سپس او به من گفت بیا با هم در عالم برزخ گردش کنیم تا ...

🌾سپس او به من گفت: بیا با هم در عالم برزخ گردش کنیم تا مطالب مهمی دستگیرت شود. هر دوی ما مثل کبوتری پرواز کردیم.

🌾اول به دریای بزرگی رسیدیم، در میان آن دریا کشتی هایی از نقره در حرکت بودند. من و او سوار یکی از آن کشتی ها شدیم تا به جزیره بزرگ و با عظمتی رسیدیم. خیمه های زیبایی آنجا بود. او به من گفت و میدانی این خیمه ها مال کیست ؟! اینها متعلق به اهل بیت (ع) هست، آنها در اینجا هر کدام خیمه مستقلی دارند.

🌾در آن شب ما موفق شدیم که خاندان عصمت و طهارت (ع) را در آن خیمه ها ملاقات کنیم. و دهها مطلب علمی و عرفانی را از آنها یاد بگیریم.

🌾در این محل و جزیره هر کسی راه پیدا نمی کرد.
در آن جزیره که وسعتش بیشتر از آسمان و زمین بود، همه گونه وسایل استراحت مهیا بود......
#بازگشت #تجربه_پس_از_مرگ #بریده_کتاب
✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی
@maghar98
دیدگاه ها (۲)

🌾 تجربیات پس از مرگ مانند فانوسی در مسیر تاریک دنیا قرار میگ...

🌺آقای درخشان بعد از دقایقی ⏱خودش را به ما رساند از یاسین تشک...

🌾یکباره متوجه خط سیاه و طولانی روی زمین شدم.....گفتم: این خط...

🌾حالا مایِلی یک نمونه از لذتهایی را که تو نمیتوانی احساس کنی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط