عروسک من

😈💋عروسک من💋😈
پارت8
جیا:زنگ تفریح بیا تو کتابخونه کارت دارم
سوجین:اوکی
ویو سوجین🌊
رفتم کتابخونه که جیا و چند تا دختر بودن
سوجین:خب ترسو میخوای بزنی منو
جیا:(نیشخنده)
سوجین:نکشیمون جومونگ
جیا:صبر هم یه حدی داره
و شروع به جلو اومدن کرد و منو خواست بزنه که کانگ اومد
کانگ:هوی جیا داری چه غلطی میکنی
جیا:به تو مربوط نیس کانگ
کانگ دست شو روم دراز کرد و من گفتم
سوجین:ممنون بابت کمکت ولی من باید به این یه درسی بدم
خب من پا زدم تو صورت یکی از اون دخترا و گفتم
سوجین:کافیه یا بازم بزنمتون
جیا و دوستاش رفتن
و من حالم جا اومد(ادمین:معلومه ولی از تو بعیده)
بعد با کانگ رفتیم بوفه که گفت
کانگ:یه سوال تو عاشق جیمین هستی
سوجین:عامم..اره بیش از حد عاشقشم مشکلیه؟
کانگ:نه همینطوری پرسیدم
با کانگ کلی گپ زدیم و خندیدیم که زنگ خورد
سوجین:اووو باید بریم سر کلاس
(کلاس هنر داشتیم)
استاد:سلام بچه ها خب اماده اید گروه تون رو انتخاب کنم
کل کلاس:بعله
استاد:خب سوجین و کانگ
جیمین و جیا.....
پرش زمانی به بعد کلاس🌝
جیمین:هوی سوجین نزدیک اون عوضی نشیا
سوجین:اگه اینطوریه تو هم نزدیک اون جیا هرزه نمیشیا
جیمین:من.......
پایان تا پارت بعد
2لایک
2کامنت
دیدگاه ها (۱)

میدونی دردناک ترین چیز دنیا چیه؟ تو کامنت بگو

خبر مهم دارم میمیرم از گریه

ساخت خودمکپی ممنوع

کیا مثل من از به یکی علاقه دارن ولی اون طرف ازتون خوشش نمیاد

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۳ استاد اومد داخل و خودشو معرفی کرد همش تو ...

دو پارتی از جینتو برای تحصیل به سئول مهاجرت کردی و امروز روز...

خون آشام من_𝗽𝗮𝗿𝘁𝟰ویوی جونگ کوک:اون دختره حس عجیبی بهم میدادن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط