خون آشام من

خون آشام من_𝗽𝗮𝗿𝘁𝟰
ویوی جونگ کوک:
اون دختره حس عجیبی بهم میداد
نقشه ای تو سرم بود که اگه عملی میشد میتونستم انتقامم و از انسانا بگیرم
و اونا واقعا حس کنجکاویمو تحریک میکردن
نزدیک شدن به انسانا و خوندن گذشته ی اون دختره خیلی برام جالب بود
اما هیچ وقت وقتی که پدرم جلوی چشام جون داد رو فراموش نمیکنم
با صدای سوجین به خودم اومدم
سوجین با عشوه کنارم نشست
و خودشو بهم نزدیک کرد
* میگم نقشه ای تو سرت که نیست؟
×به تو ربطی داره؟
* ددی
دستمو گرفت
که ازش فاصله گرفتم
×سوجین حوصلتو ندارم گم میشی یا یه بلایی سرت بیارم؟
* او ددیم چه جذابع.
گردنشو گرفتم و به دیوار چسبوندمش
×اگه تو نیومده بودی میتونستم به هدفم برسم ولی تو اومدی ریدی تو همچی گفتم تا یه بلایی سرت نیوردم گمشو
و سوجین با سرعت از زیر دستم بیرون اومد
* میدونی جئون خوبی به تو نیومده تو تا اخر سینگل میمونه و ملکه ای مثل منو ازت دست میدی
و درو محکم یست و رفت
دیدگاه ها (۶)

سلاام گشنگااااخب خیلی وقته هیچ پستی نزاشتم درسته؟ بایدبگم خی...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟴آروم چشمامو باز کردم نمیدونس...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁶ بغلش کردم و بعد گفتم : خب دیگه ، ا...

خون آشام من_𝗽𝗮𝗿𝘁𝟮جونگ کوک شاهزاده خون اشاماست وارث پدری که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط