گر چه صیادم ولی در دام صید افتاده ام
گر چه صیادم ولی در دام صید افتاده ام
او شکار این دلِ بی صبرو تابم کردو رفت
گفتم ای صیادِ دل چشمم گواهی میدهد
دست ، برچشمم کشید آهسته خوابم کردُرفت
همچو معشوقی که عشقی بر دل عاشق نَهَد
درد عشقی در دل بی التهابم کرد و رفت
گریه های بی امانم را ندید آن نازنین
خنده ای مستانه زد مست و خرابم کرد و رفت
چون ندانستم ره عشق آخرش دیوانگیست
در جنون عشق خود مجنون خطابم کردو رفت
گفتم ای زیبای عالم از چه در خواب منی
چون مُعبر آمد و تعبیر خوابم کرد و رفت
در کتابش مینوشتم زخم دل خوردم ز تو
چسب زخمی بیصدا لای کتابم کرد و رفت
ماندم و چشم انتظاری های بی پایان او
اشک چشمم عاقبت عین سرابم کرد و رفت
گر نسوختم در میان آتش عشقش ولی
دلبری هایش مرا سوزاند ، کبابم کرد و رفت...
#خاصترین
او شکار این دلِ بی صبرو تابم کردو رفت
گفتم ای صیادِ دل چشمم گواهی میدهد
دست ، برچشمم کشید آهسته خوابم کردُرفت
همچو معشوقی که عشقی بر دل عاشق نَهَد
درد عشقی در دل بی التهابم کرد و رفت
گریه های بی امانم را ندید آن نازنین
خنده ای مستانه زد مست و خرابم کرد و رفت
چون ندانستم ره عشق آخرش دیوانگیست
در جنون عشق خود مجنون خطابم کردو رفت
گفتم ای زیبای عالم از چه در خواب منی
چون مُعبر آمد و تعبیر خوابم کرد و رفت
در کتابش مینوشتم زخم دل خوردم ز تو
چسب زخمی بیصدا لای کتابم کرد و رفت
ماندم و چشم انتظاری های بی پایان او
اشک چشمم عاقبت عین سرابم کرد و رفت
گر نسوختم در میان آتش عشقش ولی
دلبری هایش مرا سوزاند ، کبابم کرد و رفت...
#خاصترین
۴.۹k
۰۷ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.