یادش بخیر وقتی در کودکی کنار مادربزرگ مینشستیم همیشه
✏️یادش بخیر، وقتی در کودکی کنار مادربزرگ مینشستیم، همیشه یک شیشه پر از آب نباتهای رنگی و شیرین داشت. هر بار که از او میپرسیدیم «آب نبات داری؟» با لبخند جواب میداد: «بله، برای شما از این آب نباتهای خوشمزه دارم.» طعم آن آب نباتها، مخصوصاً در زمستانهای سرد، همیشه طعم محبت و گرمای خانه مادربزرگ را به یاد میآورد. حتی صدای شکستن قندهای داخل دهانش هم با شیرینی خاصی همراه بود. چقدر دوست داشتیم وقتی که با دستهای زحمت کشیده، هر کدام از ما یک آب نبات میداد. روزهایی که گذشت، اما آن طعم و خاطره همیشه در دلمان باقی ماند.✏️
🌱پ.ن: بیشتر این آبنبات ها رو از سفرهای زیارتی میخرید واسه نوه ها...همیشه در همه حال یاد همه بودن...اونوقت ماها؟ متاسفم واسه اول خودم....🌱
📝 #هانیه #نوستالژی #شخصی
#ه_مثل_هانیه #نوستالژیک #خانواده
#آلفا #خاص #هنرمند
#کتابخانه_آلفا #شصتی_ها #هنرمندان
#قصر_عشق #هفتادیا #موسیقی
#نوشته #هشتادیا #طبیعت
#دلنوشته #آپارات #تنهایی
#ب #هنر #ویژه
#تو_و_دیگر_هیچ #ویسگون #پست
🌱پ.ن: بیشتر این آبنبات ها رو از سفرهای زیارتی میخرید واسه نوه ها...همیشه در همه حال یاد همه بودن...اونوقت ماها؟ متاسفم واسه اول خودم....🌱
📝 #هانیه #نوستالژی #شخصی
#ه_مثل_هانیه #نوستالژیک #خانواده
#آلفا #خاص #هنرمند
#کتابخانه_آلفا #شصتی_ها #هنرمندان
#قصر_عشق #هفتادیا #موسیقی
#نوشته #هشتادیا #طبیعت
#دلنوشته #آپارات #تنهایی
#ب #هنر #ویژه
#تو_و_دیگر_هیچ #ویسگون #پست
- ۱۴.۲k
- ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط