هیچ جز یاد تو ریای دلاویزم نیست

هیچ جز یاد تو رؤیای دلاویزم نیست
هیچ جز نام تو حرف طرب انگیزم نیست !

عشق می ورزم و می سوزم و فریادم نه !
دوست می دارم و می خواهم و پرهیزم نیست

نور می بینم و می رویم و می بالم شاد
شاخه می گسترم و بیم ز پائیزم نیست

تا به گیتی دل ِ از مهر تو لبریزم هست
کار با هستیِ از دغدغه لبریزم نیست

بخت آن را که شبی پاک تر از باد سحر،
با تو، ای غنچه نشکفته بیامیزم نیست

تو به دادم برس ای عشق، که با این همه شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست

#فریدون_مشیری
دیدگاه ها (۳)

من گرفتار شبم در پی ماه آمده امسیب را دست تو دیدم به گناه آم...

کاش می دیدم، چیستآنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست!آه وقتی...

#در_تـه_چشمـهای♣ تـᵇ❤ ᵗـو♣ #خــدا_شیطنـت_میکنـد#در_تـه_دل_م...

ما آدم انتظار کشیدن های بی جاییم،آدم هایی که نمی خواهیم گذشت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط