پدرم همیشه سعی میکرد همگی در صلح و آرامش باشند و اگر دو

پدرم همیشه سعی می‌کرد همگی در صلح و آرامش باشند و اگر دو نفر کدورتی با هم داشتند، آنها را آشتی می‌داد، با بزرگ و کوچک طوری رفتار می‌کرد که هیچکس از پدرم رنجور نمی‌شد، زمانی که فردی را نصیحت می‌کرد، از ابراز پشیمانی و ناراحتی آن شخص نیز ناراحت می‌شد و با وی همدردی می‌کرد.
موقعی که پدرم در مناطق عملیاتی بانه کردستان بود، یک روز در زمانِ برگشت به استان زنجان، پدرم در اتوبوس، جوانی را می‌بیند که در خودش فرو رفته و ناراحت است، دلیل ناراحتی‌اش را می‌پرسد و متوجه می‌شود که آن جوان با خانواده خود قهر کرده است و قصد دارد شهرش را ترک کند، پدرم آن جوان را به خانه‌ی خودمان در خرمدره آورد و خیلی با او صحبت کرد و متوجه شد که فرزند کیست، با خانواده‌اش تماس گرفت که نگران نباشند و سرانجام این جوان را به کانون گرم خانواده‌اش بازگرداند.

🌷 شهید رحمان بهرامی🌷


🕊🕊🕊
دیدگاه ها (۰)

🔖#معرفی_شهدانام : قدرت الله (جهانپور)نام خانوادگی : عبودینام...

سیره #شهدا #شبيه_ابراهيم_باشيم!🌷توپ را در دستش گرفت. آمد بزن...

#شهید_مدافع_حرم_بشیر_توانی 🕊🌺من با اقا بشیر تو مسجد اشنا شدم...

✍#وصیتنامه🟠شهید مدافع‌حرم سید علی اصغر شنایی✋با سلام خدمت ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط