سناریو استری کیدز
سناریو استری کیدز
(یه عکس معضرت )
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون میری بار و ساعت ۳ شب بر میگردی و لباست خیلی بازه ....
چان : خیلی عصبانی میشه از دستت ولی سعی میکنه چیزی نگه ولی یه جوری دعوات میکنه که حتی اسم بار رو هم بشنوی غش کنی .....(🤝)
چانگبین: میخواست دست روت بلند کنه که دید ترسیدی دلش سوخت بغلت کرد
ولی گفت دیگه نری (مهربون من 🥺)
لینو : تا میتونست فحشت میداد و آخرشم رفت به مامان بابات گفت (حیح🤝)
هیونجین : تو خونه رات نمیداد (😎)
فلیکس : تمام مدت دم در. بار وایستاده بود که بیای بیرون موقع بیرون اومدنت
از پشت گوشتو کشید و بردت خونه
هان : اصلا نزاشته بود بری بیرون 😂
سونگمین : وقتی داشتی میرفتی دید لباست خیلی بازه برای همین شک کرد و دنبالت راه افتاد و تمام مدت از یه جایی نگاهت میکرد
ولی وقتی برگشتی خونه با دمپایی افتاد دنبالت ...،
ای ان: باهات قهر کرده بود ولی وقتی لباست رو دید جوش آورد و دعوات کرد و گفت تا ۳ روز از اتاقت بیرون نمیای ....
تمامممم
(یه عکس معضرت )
وقتی به عنوان خواهر ۱۳ سالشون میری بار و ساعت ۳ شب بر میگردی و لباست خیلی بازه ....
چان : خیلی عصبانی میشه از دستت ولی سعی میکنه چیزی نگه ولی یه جوری دعوات میکنه که حتی اسم بار رو هم بشنوی غش کنی .....(🤝)
چانگبین: میخواست دست روت بلند کنه که دید ترسیدی دلش سوخت بغلت کرد
ولی گفت دیگه نری (مهربون من 🥺)
لینو : تا میتونست فحشت میداد و آخرشم رفت به مامان بابات گفت (حیح🤝)
هیونجین : تو خونه رات نمیداد (😎)
فلیکس : تمام مدت دم در. بار وایستاده بود که بیای بیرون موقع بیرون اومدنت
از پشت گوشتو کشید و بردت خونه
هان : اصلا نزاشته بود بری بیرون 😂
سونگمین : وقتی داشتی میرفتی دید لباست خیلی بازه برای همین شک کرد و دنبالت راه افتاد و تمام مدت از یه جایی نگاهت میکرد
ولی وقتی برگشتی خونه با دمپایی افتاد دنبالت ...،
ای ان: باهات قهر کرده بود ولی وقتی لباست رو دید جوش آورد و دعوات کرد و گفت تا ۳ روز از اتاقت بیرون نمیای ....
تمامممم
۳.۵k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.