آدمها حرف هایشان یادشان میرود

آدمها حرف هایشان یادشان میرود،
نسبت هایشان با آدمها را از یاد میبرند
و جایگاهی که آدمها یک روزی توی قلبشان داشتند را فراموش میکنند...
آدمها یادشان میرود که روزی قول داده بودند نگذارند خم بیاید به ابرو های یک نفر...
یادشان میرود قرار بود بدوزند آسمان را به زمین که اشک ننشیند توی چشم های همان یک نفر...
آدمها دوستت دارم هایشان را از یاد میبرند،
تا ابد ماندن هایشان را...
آدمها قول هایشان یادشان میرود،
و قرار هایشان را به دست فراموشی میسپارند...
نافِ آدمها را انگار با فراموشی بریده اند...
همه آدمها انگار یک آدمِ پیرِ آلزایمری درونِ خودشان دارند
وگرنه فراموشی کردنِ همه چیز به این راحتی،
کارِ هر کسی نیست...



@D_F
دیدگاه ها (۱)

میترسم از آن لحظه که هنگام یک طلوعخورشید در آغوش بگیرد بدنت ...

#فکر می‌کردم آدمها همان طور که آمده اندمی‌روند،نمیدانستم که ...

کسی که باید برود، خواهد رفتحالا تو هِی در را قفل کنروی یخچال...

آدم باید همیشه یه نفرو داشته باشه که وقتی از دست عالمو آدم د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط