عاشقانه ترین داستان دنیاست

عاشقانه ترین داستان دنیاست
#مجنونِ مُحَرمت شدن...

اصلاً تمام روزهای سال هم
منتظرند که #مُحَرم بیاید و دلشان آرام گیرد...
عمیق تر نفس بکشید این روزها
بوی بغض ، بوی پیراهن مشکی ،
بوی فریاد وا حُسینا
بوی شال عزا....
دیگر چند قدم مانده #شهادت نزدیک است...
مُسلم دنبال نمازگزاران
#انگشتر خیرات میکند ،میان مسجد کوفه
ولی حیف که نَفَسِ این مردم
بوی جسارت میدهد....
و من از تبار #حُرَّم
چکمه سر شانه ام انداخته ام....
بی تاب ارباب.....


#از_بغض_تا_گلو_از_اشک_تا_این_سوی_پلک_از_صدا_تا_حنجره_فاصله_ایی_نیست
#بوی_سیب_پیراهنت_میپیچه_توی_شهرمون
#عافیت_طلب_ها_نیستند_در_رکاب_حسین
#دیدن_رقص_پرچمت_آرزوست

#پاییزی_با_عطر_محرم
#حَیِّ_علی_العزا

#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
دیدگاه ها (۳)

بعضی از غم ها هست که فقط غم نیست، یه خوشحالی عمیقی باخودش دا...

#مهریه_حسینےعروس و دوماد بودن،جا اینکه عروسی بگیرن،اومده بود...

حیف کِه زَبآن عربے " چ " ندارد...وگرنه قطعا سوره ای داشتیم ب...

مَگه غمگین تر از اینم وجـود دآره؟! 😢 +یه تنفر عجیبی دارم ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط