مهریهحسین

#مهریه_حسینے
عروس و دوماد بودن،
جا اینکه عروسی بگیرن،
اومده بودن #کربلا
#ماه_عسل
تو مسیرے شیرین‌تر از عسل
وقتی رفتم پیشش و باهاش هم کلام شدم،
دیدم خیلی اهل دله😌
میگفت:
چن روز قبلِ محرم نامزد ڪردیم و
قرارِ اولین سفرمشترڪمونمو
پیاده‌ روے #اربعین گذاشتیم💚

جالب‌ترش این بود که...
عروس خانوم #مهریه شون این بود که
آقا دوماد باید
هر سال ایشونو
سفر پیاده‌روی اربعین
بیاره کربلا...
تـــــا آخر عُمرش
حالا جالبترش اینجا بود که
قید کرده بود:
اگه بعد ِ١٢٠ سال پیر و ناتوان شد،
آقا دوماد باید اگه توانش رو داشت،
ایشون رو باز بیارن کربلا...!!!
خدایے ،چه زندگی ای بشه😋
وقی عروس خانوم با صورتے که زیر آفتاب داغ کربلا سوخته و...
با پاهای پُره آبله بره خونه ے بخت...

👉 @Raheorooj
دیدگاه ها (۲)

اونـجا که شاعـر میگه‌ :دلتنـگمـو با هیچڪسمـمیل سـخن نیـست...

#😍 ❤

بعضی از غم ها هست که فقط غم نیست، یه خوشحالی عمیقی باخودش دا...

عاشقانه ترین داستان دنیاست #مجنونِ مُحَرمت شدن...اصلاً تمام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط