p 2

که یهو دیدم یه مدر اومده سمتم
مرده: اوم چه اندامی بیا یه شب خوب بسازیم بیبی گرلم
ایزا: برو گمشو هرزهههه
مرده: اوووو بیبی گرلم عصبان....
و یهو یه مشت ابدار خورد
ایزا: کوک....
کو : حالت خوبه ببخشید دیر اومدم ترافیک بود بیا بریم خونه اینطوری بهتره.....
ایزا: اواوم
《رفتیم خونه که منم یه دوش گرفتم و رفتم زود خوابیدم ...

ببخشید کم بود اینو الان دو شب نوشتم .....😔😔😔
پارت سه برا فردا...👋🏻👋🏻👋🏻😃😃😃
دیدگاه ها (۰)

اسلاید یک : لباسش برای کلاس زبان اسلاید دو : لباسش تو خونه

p 3

p 1

خب نه تا کوکی پنج تا تهیونگی جونگ کوک واسه ی فیک شد 🥳🥳🥳از ان...

رمان سوکوکو _ پارت 16

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط