به جایی رسیدم که هرکاری میکنم دلم با بعضی از آدما صاف نمی

به جایی رسیدم که هرکاری میکنم دلم با بعضی از آدما صاف نمیشه ، حتی اگه نزدیک ترن افراد زندگیم باشن. وقتی کنارمن یا میبینمشون عذاب میکشم چون نمیتونم وانمود کنم که باهاشون خوبم یا بهشون محبت کنم ، وقتی پیششونم نمیتونم از ته دل بخندم، شاد باشم یا هرحرفی رو بزنم که اونا بخوان وارد صحبتا بشن‌و با من حرف بزنن ، حتی اینکه موقع صحبت چشم تو چشم بشم باهاشون هم عذابم میده ،‌چون نمیتونم دو رو دو رنگ و موذی باشم مثل خودشون.
نمیتونم یه سری از رفتارا و حرفارو از ذهنم بیرون کنم، نه که کینه‌ای باشم‌.... نه ، اما انقدر دیدم و بخشیدم که ظرفیتم پر شده و وقتی ظرفیتت پر میشه ،اونا هم تو بی‌احترامی کردن‌و دل شکستن پیشرفته تر شدن و در نتیجه زیاده‌روی میکنن خیلی بیشتر از همیشه.
اونجاست که هم ظرفیت تو پر شده و هم دل شکستن اونا به اوج خودش رسیده.
به همین راحتی.... نه که بگم من خوبم... نه ، اما انقدر برای اونا خوب بودم که زیادیشون شده و خودشون گند زدن توش.
هرچقد بخوای فاصلتو حفظ کنی روزگار جوری برنامه ریزی میکنه که بازهم رو در رو بشید ، باز هم حرف بزنید و باز هم عذاب بکشی.
فقط میخوام تنها باشم و به هر نحوی شده دیگه نبینمشون!
کاش میتونستیم یه سریارو برای همیشه ، حداقل از زندگی خودمون حذف کنیم....

#نگاری
#ThatsAlreadyTooLate
#Personal #Memory #Strange #Feeling #Lonely #Desire
#Cold #Love
#Fairytale #Fantasy