قصد جنگم نبود

قصد جنگم نبود
تا چشم باز کردم
خود را در کارزار نگاهش
گرفتار دیدم

#امیرعلی_قربانی

https://t.me/chekamehaibaran
دیدگاه ها (۴)

من خزانمجوانه زدن را نتوانم شکوفه های گیلاسی ندارمبپذیرمراژا...

چه خوشبختن ادم های که جایی دارن تا خستگی شان را ببرندخانه ای...

در میدان جنگ هم اول اتش بس میکنن بعد مذاکرهروزگار لعنتی بس ...

بی مهری به تابستان وقتی شروع شدکه بویمهر امد#امیرعلی_قربانیh...

::..«« حسین یعنی مهربانی ، زیبایی ..... »»..::

میگفتند رفتن‌هایِ واقعی هیچگاه خبر نمیدهند ؛ زمانی که به خود...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط