آقا دیروز تو ماشین دو تا دختر همدیگه رو دیدن شروع کردن اح

آقا دیروز تو ماشین دو تا دختر همدیگه رو دیدن شروع کردن احوال پرسی اون یکی گفت راستی نامزدت چطوره ؟؟؟ دختره گفت دیگه نامزدم نیست.اون یکی شروع کرد که آره بهتر، اصن بهت نمیخورد، قیافش عین پسرای دهاتی از خود راضی، هر موقع میدیدمش حالم بهم میخورد … یهو دختره گفت نامزد نیستیم الان ازدواج کردیم هیچی دیگه راننده زد بغل یه نیم ساعتی چمنارو گاز میزدیم !!!
دیدگاه ها (۴)

کامنت پلیز

والا

افتخارنکن که به اندازه ی تار موهات رفیق داری....!وقتی محتاجش...

پارت ۲ که جونگ ایل شروع کرد به حرف زدن÷ میگن اینجا خوناشام ...

part 1"ویو جونگکوک"_:لطفا .. ازتون خواهش میکنم مَ .. من نمید...

#بد_بوی#پارت_۳۵#الینا مامان بابا رو راضی کردم بزارم من و لنا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط