فصل

فصل ۲
پارت ۷
ویو یونگی
الان ۵ سال از مرگ ا.ت میگذره..خیلی پشیمونم..اما دیگه پشیمونی فایده‌ای نداره...
من یه سهام دار شرکتم و چند تا شرکت برای خودم دارم..
یونا هم حالش خوب شده... فیلیکس هم تو شرکت خودم کار می‌کنه...در واقع با مرگ ا.ت کنار اومدیم.....
ولی هنوز هنوزه آرزوم اینه که فقط..فقط یکبار دیگه از نزدیک ببینمش..دیگه چیزی نمی‌خوام...اما خب ا.ت خیلی وقته که مرده..
امروز باید برم پیش یکی از دوستای قدیمی...شب هم یه مهمونی گرفته میگه اگه نرم ناراحت میشه....
خب رسیدم...
ویو نویسنده
........
دیدگاه ها (۰)

فصل ۲پارت ۸ویو نویسندهبادیگارد در ماشین یونگی رو باز می‌کنهب...

فصل ۲پارت ۹ویو ا.تامشب با جونگکوکینا و جیمینینا باید برم مهم...

سلام دوستان ببخشید دیر شد😁یخورده کار داشتم برا همین 💫

فصل ۲پارت۶ویو ا.تا.ت:جیمین...من...نمیتونم با همه اینطوری رفت...

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

پارت ۹۲ فیک ازدواج مافیایی

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط