تک پارتی {وقتی بدون اجازه رفتی پارتی}
تک پارتی {وقتی بدون اجازه رفتی پارتی}
کاپل: جیمین، ا. ت
ا. ت
امروز قرار بود برم پارتی ولی می ترسیدم جیمین بفهمه
ا. ت: جیمین
جیمین: جان
ا. ت: من امروز با دوستام می خوایم بریم گردش میزاری بریم
جیمین: مرد نیس؟
ا. ت: نه نه
جیمین: خیله خب برو
به جیمین گفتم که می خوام برم گردش
تصمیممو گرفتم که برم
بلند شدم رفتم حموم
اومدم بیرون رفتم اماده شم
ناخونامو لاک زدم(استایل۲)
یه ارایش غلیظ کردم(استایل۳)
و یه لباس پوشیدم
اماده شده بودم ولی باید صبر میکردم که جیمین بره بیرون یا بره تو اتاقش چون اگه منو با این وضع میدید حتما می فهمید
یکم منتطر تو اتاقم موندم که رفت تو اتاقش
سریع رفتمو کفشامو پوشیدم(استایل۴)
سوار ماشینم شدمو راه افتادم(استایل۵)
(۵ساعت بعد)
ا. ت
تو پارتی بودم که یادم افتاد جیمین الانا میاد خونه
سریع برگشتم خونه
درو اروم باز کردم خوشبختانه جیمین نبود
رفتم که دیدم جیمین جلومه خشکم زده بود
جیمین: پارتی بودی نه؟
ا. ت: نه... نه گفتم که رفته بودم گردش
جیمین: با این سرو وضع؟
ا. ت: جیمین باور کن پارتی نبودم
جیمین: چرا داری دروغ میگی؟
ا. ت:............
حیمین: برو رو تخت.... باید عصبانیتمو تحمل کنی
ا. ت: ولی جیمین
جیمین: گفتم برو*داد*
ا. ت
بدون گفتن چیزی رفتم وگرنه عصبانیتش بد تر میشد
(خودتون میدونید 😈😈
اگه ادامه بدم مثل پیج قبلیم مسدود میشه 😒)
خب نظر بدین بهتون شملات میدما😂
کاپل: جیمین، ا. ت
ا. ت
امروز قرار بود برم پارتی ولی می ترسیدم جیمین بفهمه
ا. ت: جیمین
جیمین: جان
ا. ت: من امروز با دوستام می خوایم بریم گردش میزاری بریم
جیمین: مرد نیس؟
ا. ت: نه نه
جیمین: خیله خب برو
به جیمین گفتم که می خوام برم گردش
تصمیممو گرفتم که برم
بلند شدم رفتم حموم
اومدم بیرون رفتم اماده شم
ناخونامو لاک زدم(استایل۲)
یه ارایش غلیظ کردم(استایل۳)
و یه لباس پوشیدم
اماده شده بودم ولی باید صبر میکردم که جیمین بره بیرون یا بره تو اتاقش چون اگه منو با این وضع میدید حتما می فهمید
یکم منتطر تو اتاقم موندم که رفت تو اتاقش
سریع رفتمو کفشامو پوشیدم(استایل۴)
سوار ماشینم شدمو راه افتادم(استایل۵)
(۵ساعت بعد)
ا. ت
تو پارتی بودم که یادم افتاد جیمین الانا میاد خونه
سریع برگشتم خونه
درو اروم باز کردم خوشبختانه جیمین نبود
رفتم که دیدم جیمین جلومه خشکم زده بود
جیمین: پارتی بودی نه؟
ا. ت: نه... نه گفتم که رفته بودم گردش
جیمین: با این سرو وضع؟
ا. ت: جیمین باور کن پارتی نبودم
جیمین: چرا داری دروغ میگی؟
ا. ت:............
حیمین: برو رو تخت.... باید عصبانیتمو تحمل کنی
ا. ت: ولی جیمین
جیمین: گفتم برو*داد*
ا. ت
بدون گفتن چیزی رفتم وگرنه عصبانیتش بد تر میشد
(خودتون میدونید 😈😈
اگه ادامه بدم مثل پیج قبلیم مسدود میشه 😒)
خب نظر بدین بهتون شملات میدما😂
۵۸.۸k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.