معرفیکتاب

#معرفی_کتاب
رمان قلب های نارنجی
نویسنده:مینو کریم زاده
خلاصه کتاب :
ناگهان از ذهن ساده گذشت: نکند دارد به او زنگ می زند.
آلما گویان از پله ها بالا رفت. در نیمه باز اتاق آلما را باز کرد. کسی توی اتاق نبود. دری که به ایوان باز می شد، باز مانده بود. حس نگران کننده ای او را جلو راند. از توی ایوان نگاهش به در باز حیاط افتاد.
با بیش ترین سرعت عمرش شروع کرد به دویدن. همین که کوچه تمام شد و به خیابان رسید، دید که آلما نیست. نه سمت چپ، نه سمت راست. نیرویش ته کشید. حتی نای ایستادن نداشت. روی زمین نشست و زد زیر گریه.
دیدگاه ها (۱۱)

#معرفی_کتابرمان آلبوم دردسرنویسنده:هادی خورشاهیانخلاصه: کربل...

عشق هرگز رنج نمی آوردزیرا اگر عاشق کسی باشی، خواهان شادمانی ...

تکه ای از کتاب #پیش_از_بستن_چمداننویسنده:مینو کریم زاده#یه_ق...

#معرفی_کتابرمان پیش از بستن چمداننویسنده:مینو کریم زادهخلاصه...

ترسناک ترین خاطره ی من

فیک عشق وحشی قسمت شانزدهم

در جست و جوی حقیقت(پارت25 بخش 2)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط