تو این شهر غریبم

تو این شهر غریبم ...
بادردام رفیقم....
رفیق قدیمی...
رفیق صمیمی ...
تو شب های تهرون ...
تو سکوت خیابون ...
با گریه می گردم ...
با بغض بر می گردم ...
صدام خیلی گرفته ...
مثل صدای سازم ...
دیدگاه ها (۱)

.....تلخ مثل اسپرسو ....

نفهمیدم ..بگذر

ساده ..

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

السلام علی المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط