erfaneparsi

@erfaneparsi

گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی
خود را نمی‌شناسم جز دوستی گناهی

ای ماه سروقامت شکرانه سلامت
از حال زیردستان می‌پرس گاه گاهی

شیری در این قضیت کهتر شده ز موری
کوهی در این ترازو کمتر شده ز کاهی

ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رستنی نبینی بر گور من گیاهی

#حضرت_سعدی
دیدگاه ها (۱۱)

عاقبت عشق تو در جان و دلم جا می شودبعد از آن عشق تو تندیس جه...

قد وبالای تورا ماه ندارد گل مناینقدر چانه نزن راه ندارد گل م...

...

همین الان برو جلوی آیینهبه تنها دوست واقعیت سلام کن

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط