عاقبت عشق تو در جان و دلم جا می شود
عاقبت عشق تو در جان و دلم جا می شود
بعد از آن عشق تو تندیس جهانم می شود
در دعاخوانی درون مسجد چشمان تو
ناله های گاه و بی گاهت اذانم می شود
گرمی آغوش تو تنها پناه امن عشق
پاتوق تنهایی فصل خزانم می شود
عاقبت در جنگ بین عقل سرد و عشق گرم
چشم گیرای تو تنها قهرمانم می شود
می رسد آخر همان روزی که بر لب های من
نام تو در هر زمان ورد زبانم می شود
سرخی لب های تو روی رخم رد می زند
حال من در آن زمان چون و چنانم می شود
وه چه می چسبد من وتنهایی و آغوش تو
حس زیبای هم آغوشی .؟ گمانم می شود
بعد از آن عشق تو تندیس جهانم می شود
در دعاخوانی درون مسجد چشمان تو
ناله های گاه و بی گاهت اذانم می شود
گرمی آغوش تو تنها پناه امن عشق
پاتوق تنهایی فصل خزانم می شود
عاقبت در جنگ بین عقل سرد و عشق گرم
چشم گیرای تو تنها قهرمانم می شود
می رسد آخر همان روزی که بر لب های من
نام تو در هر زمان ورد زبانم می شود
سرخی لب های تو روی رخم رد می زند
حال من در آن زمان چون و چنانم می شود
وه چه می چسبد من وتنهایی و آغوش تو
حس زیبای هم آغوشی .؟ گمانم می شود
۸۲۴
۲۸ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.