بعضی از خاطراتو باید جدا کرد. خوب پاکشون کرد و برقشون اند
بعضی از خاطراتو باید جدا کرد. خوب پاکشون کرد و برقشون انداخت. بعد هم محکم بسته بندیشون کرد و حتی یه روبان کوچولو گوششون زد و یه جاهایی اون دور دورای ذهن پنهونشون کرد. بعضی حرفام باید به خاطر آورد. خوب شست و شفافشون کرد. محکم توی زر ورق پیچید. قلب کوچیکی هم به کنارشون چسبوند و گوشه امنی کنار بقیه خاطرات جا داد. اما بعضی از آدما... بعضی آدما رو باید برداشت، خوب سبک سنگینشون کرد، بعدم محکم دستشونو بست، حتی یه سنگم به پاشون آویزون کرد و به اعماق گذشته پرتابشون کرد.
بعضی از یادگارام که انگار از اول نبودن و نباید بمونن. فقط باید بوسید و کنارشون گذاشت. اما... اما بعضی از خاطرات، یاد ها، آدم ها، یادگاری ها، بعضی لحظه ها، نگاه ها، خنده ها، بغض ها، صدا ها، عطرا. بعضیاشونو باید همونجوری ناب بدون هیچ دخل و تصرفی، بدون اینکه حتی یه ذره غبارو از روشون فوت کنیم، همونجوری باید منجمدشون کرد و در پنهون ترین جای دلت نگه داشت. میگی چرا منجمد؟ آره... آره باید منجمد کرد تا همه شکل و طعم و آهنگ و رنگ و بو و حتی تمام گرماشون به همون اصالت و تراوت، به همون بکری و دست نخوردگی باقی بمونه. تا آروم بگیریم و مطمئن بشیم که جاشون امنه. بی هیچ تغییری، بدون هیچ فساد و پژمردگی که شاید اگه یه روزی روزگاری طاقتمون تاق شد، که دلمون پر کشید تا دری پنجره ای روزنه ای حتی به زمان تولدشون باز کنیم، که اگه قلبمون برای بودن دوبارشون لرزید، یه امیدی باشه. که با حتی گرمای نگاهی قلب یخیشون آب بشه.
رادیو هفت
بعضی از یادگارام که انگار از اول نبودن و نباید بمونن. فقط باید بوسید و کنارشون گذاشت. اما... اما بعضی از خاطرات، یاد ها، آدم ها، یادگاری ها، بعضی لحظه ها، نگاه ها، خنده ها، بغض ها، صدا ها، عطرا. بعضیاشونو باید همونجوری ناب بدون هیچ دخل و تصرفی، بدون اینکه حتی یه ذره غبارو از روشون فوت کنیم، همونجوری باید منجمدشون کرد و در پنهون ترین جای دلت نگه داشت. میگی چرا منجمد؟ آره... آره باید منجمد کرد تا همه شکل و طعم و آهنگ و رنگ و بو و حتی تمام گرماشون به همون اصالت و تراوت، به همون بکری و دست نخوردگی باقی بمونه. تا آروم بگیریم و مطمئن بشیم که جاشون امنه. بی هیچ تغییری، بدون هیچ فساد و پژمردگی که شاید اگه یه روزی روزگاری طاقتمون تاق شد، که دلمون پر کشید تا دری پنجره ای روزنه ای حتی به زمان تولدشون باز کنیم، که اگه قلبمون برای بودن دوبارشون لرزید، یه امیدی باشه. که با حتی گرمای نگاهی قلب یخیشون آب بشه.
رادیو هفت
۶.۲k
۰۵ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.