زمستان باشد سرد سرد

زمستان باشد، سردِ سرد
بوی چای تازه دم و چراغ نفتی؛
بروی زیر پتوی قرمز گل گلی،
گوش بدهی به رادیویی که با خش خش می‌خواند
نغمه‌های قمرالملوک وزیری...
دیدگاه ها (۶)

گاهی،برای رهاشدن از زخم های زندگی باید بخشید و گذشت ....میدا...

غربت آن نیست که ندانند کجایی و بگیرند سراغت،غربت آن است که ب...

شونه هاش بوی دریا می داد یبار که سرمو گذاشتم روش، از توی گوش...

" چی گفتی ؟ صدا درست نمیاد ! "و هیچی احمقانه‌تر از این نیست ...

گوش کن؛صدایِ خِش خِش برگ ها راصدای پایِ جویبار را در میان در...

ورق روشن وقت

پرسیده بودم چه بویی پرتتان می‌کند به روزهای بچگی؟ جواب داده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط