هوشمندسازی، بله یا خیر
این روزها بحث #هوشمندسازی، #ساختمان_هوشمند ، #هوش_مصنوعی و موضوعاتی از این دست در محافل #فنی_مهندسی و ساخت و سازها بسیار معمول است. اکنون نگاه بسیاری از #انبوه_سازان به این است که با ساخت عمارتهای مجهز به تجهیزات هوشمند، ارزش محصولات خود را بالاتر برده و از آنسو فراتر از سود معمول، گرانتر بفروشند. بسیاری از مردم هم بر این تصورند که هوشمند بودن محل سکونتشان به زندگیشان #آسایش ، ارزش و اعتبار بیشتری میبخشد. خُب هرکس باور خاص خود را دارد و نمیتوان به ایشان خرده گرفت؛ اما من به شخصه هوشمندسازی ساختمانهای مسکونی به شکل فعلی را تا حدی بلای دوران معاصر میدانم. بیایید از ابتدا شروع کنیم. هوشمندسازی در زمان معرفی، راهکاری بود برای مدیریت #مصرف_انرژی . هنگامی که بحرانهای تامین انرژی در دهه هفتاد میلادی غربیها را گرفتار کرد آنها تصمیم گرفتند بهینهسازی مصرف را در اولویت قراردهند. پس مصرف هم در تجهیزات و هم در تاسیسات مورد توجه و بازرسی قرار گرفت و سیر تحولات به سمتی رفت که ابزارآلات و تسهیلات کم مصرفتری در ساختمانها بکار گرفته شوند. بخشی از این کاهش مصرف به حضور افراد در ساختمانها هم مربوط میشد. بدیهی است وقتی ساختمانی بدون ساکن است، نیاز چندانی به مصرف انرژی هم ندارد. امکاناتی هم که برای تشخیص حضور افراد در فضاها ایجاد شده بود، فرصتهایی برای کاربریهای دیگر فراهم میکرد. کاربریهایی که به افراد اجازه میداد تا وسایلی را با توجه به حضور در مکان، روشن یا خاموش و یا به تناسب محیط، کارکردشان را کاهش یا افزایش دهند. ارتباط تجهیزات مخابراتی و شبکههای #تلفن_همراه با این فناوریها بیش از پیش به توانمندی این تجهیزات افزود؛ اما حالا معضل دیگری پیش رو است. پیچیدگی این فناوریها باعث شده تا درصورت بروز ایراد، عملا کاربری مفید ساختمان از دست برود. جدای از آن، گرچه تولیدکنندگان بر امنیت محصولات ساختمان هوشمند صحه میگذارند و تضمین میدهند، اما هیچ اطمینانی وجود ندارد که #نفوذ صورت نگیرد. نفوذ امکانپذیر است حتی توسط نصاب! و این موضوع نگران کننده است. در کنار این موارد باید وابستگی تدریجی کاربر را ببینیم که او را بیش از پیش به این فناوریها #وابسته که نه، #معتاد میکند؛ بگونهای که در مواجه با موارد غیرهوشمند، ناکارآمد و ناتوان شده و احساس ناامنی میکند. خُب شاید راهکار را در این ببینید که همه جا هوشمندسازی اجرا شود تا همگان در یک سطح قرار بگیرند. اما این ممکن نیست. عقیده شخصی من این است که روند فعلی هوشمندسازی بر #فردیت انسان و تمایل به تمایز افراد متکی است و اصلا به سویی پیش میرود که همین #فردیت را افزایش دهد. من تصور میکنم غالب کاربریهای ساختمان هوشمند گویی به این سمت و سو رفتهاند که "به دیگران بیاعتماد باش و آرامشت را به سامانه بسپار" گو اینکه همین #سامانه هم همیشه قابل اعتماد نیست. من به شخصه فکر میکنم باید در هوشمندسازی ساختمانها رویه دیگری صورت گیرد. برای ساختمانهایی که مبتنی بر کارکردهای تجاری و اداری هستند و تعاملات انسانی صرفا حول سود و نفع میگردد، هوشمندسازی میتواند با حداقل اعتماد به افراد اجرا گردد؛ اما در ساختمانهای مسکونی و جایی که تعاملات انسانی برای بقای اجتماع لازم است، هوشمندسازی میبایست تا جایی پیش رود که اعتماد انسانی را زیرسوال نبرد. حال این راهکار چطور امکانپذیر میگردد خود مقال دیگریست.
۳۷۲
۱۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.