خستم از توجه ردن به حرف دگران از انه بخوام برام مه

خستم از توجه كردن به حرف ديگران .. از اينكه بخوام برام مهم باشه چه فكرى راجع بهم ميكنن چى ميگن دربارم .. ميدونى اوائل برام مهم بود ، فكر ميكردم آدما وقتى باهام برخوردى دارن راجع بهم نظر ميدن و بعضاً قضاوت ميكنن پس ميتونه حرفا و نظراشون كارساز باشه ولى بعدتر فهميدم نه اصلا و ابدا اينطور نيست .. يه سرى يبار ديدنت ميشنن راجع بهت حرف ميزنن ، يسرى اصلا نديدنت فقط شنيدن دربارت بازم ميشينن راجع بهت حرف ميزنن .. البته يه سريام ميشناسنت كه داستانش كامل جداستو دليل بدگوييشون به وضوح روشنه :)) اگه فقطم حرف زدن بودم كه ادم ناراحت نميشد ، داستان اينه كه تا ميتونن ازت بد ميگن ، بد و بيراه ميگن حرف ميذارن پشتت ، خرابت ميكنن جلو ديگرون .. نميدونم چى بهشون ميرسه .. و واقعا نميتونم دركشون كنم .. خستم از اهميت دادن به اين آدماى پوچو بى ارزش .. تو اين مدت نشستم بازخوردارو تحليل كردم واسه خودم .. ديدم اونايى كه واقعا منو ميشناسن پشيزى واسه اين حرفا ارزش قائل نميشن چون ميدونن من كيم و چيم .. اونايى كه يه شناخت كمى دارن يا ميان بم ميگن داستانو و قضيه حل و فصل ميشه يا پشت سرم صفحه ميذارنو خبرا به گوشم ميرسه كه خيلياشونم از حسادتشونه .. اما امان از اونايى كه اصلا نميشناسنم .. ١٠تا ميذارن روشو حرفو ميچخونن و ميچرخونن ..
من واقعا ديگه اهميتى نميدم بهتون .. ولى يكم عاقل باشيد انقدر پوچگرا نباشيد .. ديگه ناراحت نميشم از حرفاى پشتم همين مزخرفاتونه كه باعث ميشه محكم تر وايستم و دونه دونتونو خورد كنم .. و كارى كنم يروزى حسرت بخوريد كه چرا سعى نكرديد كنارمو دوستم باشيد و بجاش پشت سرم هى درجا زديد تو باتلاق گهيتون غرقتر شديد :))
#بيايد_انسان_باشيم
دیدگاه ها (۴)

‏یا مَن إذا تضایقتِ الأمورُ فَتحَ لها باباً لم تَذهَب الیه ا...

میگفت ببین من تورو درک می کنم،حست و میدونم...بهش گفتم:نه تو ...

♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط