سناریو درخواستی

#سناریو درخواستی

وقتی میفهمن با داری ولی بچه اونا نیس

نامجون: چطور تونستی؟*با بغض و عصبانیت* (واقن چطور تونستی؟😐)

جین: ینی یکی دیگه از من هندسام تر بود که رفتی با اون؟🥲💔

شوگا: براش مهم نیس و بچه رو باهم بزرگ میکنین

جیهوپ: *فقط گریه میکنه🥲💔*

جیمین: *بچتو ازت میگیره و خودش بزرگش میکنه*

تهیونگ: یونتان و میفرسته به جونت😐

جونگکوک: واقن که ازت انتظار نداشتم بی تر ادب🥺🥲💔
دیدگاه ها (۶)

#سناریو وقتی تیکه اخره کیکشونو که تو یخچال گذاشتنو میخورینام...

#سناریو وقتی یهو میپری رو چیزشون ناکار میشهنامجون: اتتتت د.....

#سناریو وقتی سناریو هایی که ارمیا نوشتنو نشونشون میدینامجون:...

#سناریووقتی میخواین برای بچتون تخت بخرید نامجون: تخت کتابی خ...

Part2رسیدید خونه،رفتی توی آشپز خونه و یه گلدون برداشتی و پر ...

#فقط_یه_سوءتفاهم_بودP. 7«(در زد) +شوگا... بیخیال غذاتونو بخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط