سناریو درخواستی
#سناریو درخواستی
وقتی میفهمن با داری ولی بچه اونا نیس
نامجون: چطور تونستی؟*با بغض و عصبانیت* (واقن چطور تونستی؟😐)
جین: ینی یکی دیگه از من هندسام تر بود که رفتی با اون؟🥲💔
شوگا: براش مهم نیس و بچه رو باهم بزرگ میکنین
جیهوپ: *فقط گریه میکنه🥲💔*
جیمین: *بچتو ازت میگیره و خودش بزرگش میکنه*
تهیونگ: یونتان و میفرسته به جونت😐
جونگکوک: واقن که ازت انتظار نداشتم بی تر ادب🥺🥲💔
وقتی میفهمن با داری ولی بچه اونا نیس
نامجون: چطور تونستی؟*با بغض و عصبانیت* (واقن چطور تونستی؟😐)
جین: ینی یکی دیگه از من هندسام تر بود که رفتی با اون؟🥲💔
شوگا: براش مهم نیس و بچه رو باهم بزرگ میکنین
جیهوپ: *فقط گریه میکنه🥲💔*
جیمین: *بچتو ازت میگیره و خودش بزرگش میکنه*
تهیونگ: یونتان و میفرسته به جونت😐
جونگکوک: واقن که ازت انتظار نداشتم بی تر ادب🥺🥲💔
۳۵.۳k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.