"عشق و نفرت"
"عشق و نفرت"
part:³
[فردا]
~اونیییی پاشووووو
~یاااا
~خرس خوابالوووو
+چته سوجین (خوابالود)
~به به شاهزاده خانممون بیدار شدن
+مگه ساعت چنده
~۱ ظهر
+من تا الان خواب بودممممم؟؟(تعجب و بلند)
~اره فقط یکم آروم کر شدم
+چرا من اینقدر خوابیدمممم
~اگه منم اون همه ویسکی میخوردم ۱۰۰٪مث تو میشدم
+چیییییییییییییی مگه دیشب چه اتفاقی افتادددد
~نمیدونی؟
+نه راستش چیزی یادم نمیاد
~اومدی پایین قشنگ معلوم بود تو حال خودت نبودی یه شیشه ویسکی رو برداشتی و کلشو خوردی بعدش اومده بودی وسط یه جوری میرقصیدی همه از خنده جر خورده بودن
+آیگو آبروم رفتتتت
~خودت به کنار آبروی مارم بردی
+خب بعدش
~اونی خیلی پررویی
+چطور
~با اون همه آبرو ریزی ادامشم میخوایییی؟؟؟
+خب بگو دیگه
~بعدش جین اوپا آوردت خونه
+چیییی چرا اوننننن
~من چ بدونم آخه بابا رف به تهیون اوپا گف
+میشه کم اوپا اوپا کنی
~آیش باشه خب داشتم میگفتم رف به تهیون گف تو رو ببره خونه
+چرا آخه اوننن
~چون به کسی جز اون و داداش کوچیکش اعتماد نداشت و چون همه بخاطر تهیون اومده بودن مهمونی به جین گف بیارتت
+بعدش
~هیچی دیگه چون من رانندگی بلد نیستم تو رو گذاشتیم تو ماشین و اون رسوندتمون خونه و براید استایل آوردت اتاقت و بعدش رف منم لباساتو عوض کردم و شمارتو ازم خواست
+چرا شمارمو ازت خواستتتت
~نمیدونم گف خودش میدونه
+خودم میدونم؟
~اوهوم
+باشه تو برو
~اونی خیلی ریلکسیا
+نخیر فقط میخوام خونسردیمو حفظ کنم
~باشه ولی دیشب بهترین دلقک بودی هممون پاره شده بودیم از خنده(خنده)
+یااااا اگه جونت برات ارزش داره گمشو بیرون
~باشه باشه من رفتم(خنده)
گوشیمو باز کردم پیام داده بود
...._
و در قسمت حساس کات میشود خمارییییی😀😂
ادامه دارد...
برا پارت بعدی ۵۰ فالوور و ۵ لایک
#فیک_بی_تی_اس #فیک #بی_تی_اس #سناریو #وانشات #اسمات #جین
part:³
[فردا]
~اونیییی پاشووووو
~یاااا
~خرس خوابالوووو
+چته سوجین (خوابالود)
~به به شاهزاده خانممون بیدار شدن
+مگه ساعت چنده
~۱ ظهر
+من تا الان خواب بودممممم؟؟(تعجب و بلند)
~اره فقط یکم آروم کر شدم
+چرا من اینقدر خوابیدمممم
~اگه منم اون همه ویسکی میخوردم ۱۰۰٪مث تو میشدم
+چیییییییییییییی مگه دیشب چه اتفاقی افتادددد
~نمیدونی؟
+نه راستش چیزی یادم نمیاد
~اومدی پایین قشنگ معلوم بود تو حال خودت نبودی یه شیشه ویسکی رو برداشتی و کلشو خوردی بعدش اومده بودی وسط یه جوری میرقصیدی همه از خنده جر خورده بودن
+آیگو آبروم رفتتتت
~خودت به کنار آبروی مارم بردی
+خب بعدش
~اونی خیلی پررویی
+چطور
~با اون همه آبرو ریزی ادامشم میخوایییی؟؟؟
+خب بگو دیگه
~بعدش جین اوپا آوردت خونه
+چیییی چرا اوننننن
~من چ بدونم آخه بابا رف به تهیون اوپا گف
+میشه کم اوپا اوپا کنی
~آیش باشه خب داشتم میگفتم رف به تهیون گف تو رو ببره خونه
+چرا آخه اوننن
~چون به کسی جز اون و داداش کوچیکش اعتماد نداشت و چون همه بخاطر تهیون اومده بودن مهمونی به جین گف بیارتت
+بعدش
~هیچی دیگه چون من رانندگی بلد نیستم تو رو گذاشتیم تو ماشین و اون رسوندتمون خونه و براید استایل آوردت اتاقت و بعدش رف منم لباساتو عوض کردم و شمارتو ازم خواست
+چرا شمارمو ازت خواستتتت
~نمیدونم گف خودش میدونه
+خودم میدونم؟
~اوهوم
+باشه تو برو
~اونی خیلی ریلکسیا
+نخیر فقط میخوام خونسردیمو حفظ کنم
~باشه ولی دیشب بهترین دلقک بودی هممون پاره شده بودیم از خنده(خنده)
+یااااا اگه جونت برات ارزش داره گمشو بیرون
~باشه باشه من رفتم(خنده)
گوشیمو باز کردم پیام داده بود
...._
و در قسمت حساس کات میشود خمارییییی😀😂
ادامه دارد...
برا پارت بعدی ۵۰ فالوور و ۵ لایک
#فیک_بی_تی_اس #فیک #بی_تی_اس #سناریو #وانشات #اسمات #جین
۱۱.۵k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.