قول دادی همه ی

قول دادی همه ی

دار و ندارم باشی

در تنم رخنه کنی

فصل بهارم باشی

مـــــــن بـــــــه بدقولی

چشمان توعادت کردم

به همین بودنت از

دور قناعت کردم ..
دیدگاه ها (۱)

تـو رها در من ومن محو سراپای توامتــو همه عمر من ومن همه دنی...

سیر نمی شوم زتو ، ای مه جان فزای منجور مکن ...

بعضی ها چهره شان خیلی معمولیستامّـــــــــــا......آنچه در ق...

به تو اندیشیدن سکوت من استعزیزترین، طولانی ترین و طوفانی تری...

به چشمان تو می بخشم همه دار و ندارم رابه لبخند تو می بازم هم...

هنوز هیچی نشده شروع کردم

عشق ، اشتباه قشنگی بود ..نسیم خنکی میوزید و موهات رو به حرکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط