✈️
✈️
به ما ماموریـت دادنـد
تا پل «العمـاره» عراق را بزنیـم
پل درست وسط شهـر بــود.
وقتی روی پـل رسیدیـم
حملات ضـد هوایـی دشمـن
به اوج خود رسیــد.
اتومبیـلهای مختـلف
که مشخص بود شخصـی هستنـد
بر روی پـل در حال حرکت بودنـد.
با قبول خطـر دور زدم و پس از عبـور آنها
پـل را منهدم کــردم.
وقتی از من سؤال شـد که چرا چنیـن کردی؟
گفتم بچه من هم یکسـاله است،
یک لحظه احساس کـردم که ممکن است
توی ماشیــن بچه ای مثل «آرش» من باشـد،
چطور میتوانـم قبـول کنـم
که پـدری بچـه سوختـهاش را در آغوش بگیــرد !
.
.
.
#شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری مکرم
#ریشوهای_با_ریشه
@Rishooha
به ما ماموریـت دادنـد
تا پل «العمـاره» عراق را بزنیـم
پل درست وسط شهـر بــود.
وقتی روی پـل رسیدیـم
حملات ضـد هوایـی دشمـن
به اوج خود رسیــد.
اتومبیـلهای مختـلف
که مشخص بود شخصـی هستنـد
بر روی پـل در حال حرکت بودنـد.
با قبول خطـر دور زدم و پس از عبـور آنها
پـل را منهدم کــردم.
وقتی از من سؤال شـد که چرا چنیـن کردی؟
گفتم بچه من هم یکسـاله است،
یک لحظه احساس کـردم که ممکن است
توی ماشیــن بچه ای مثل «آرش» من باشـد،
چطور میتوانـم قبـول کنـم
که پـدری بچـه سوختـهاش را در آغوش بگیــرد !
.
.
.
#شهید سرلشکر خلبان حسین خلعتبری مکرم
#ریشوهای_با_ریشه
@Rishooha
۲۵۸
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.