ترجمه آهنگ "Lost" از نامجون:
ترجمه آهنگ "Lost" از نامجون:
عشق
چطوری عاشق میشی آه
چطوری عشق بدست میاری
برای عشق بگیرش اه
چطوری توش گم شدی
مثل ما سرشار از عشق باش
چطوری گم شدی
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
نگهش دار نگهش دار نگهش دار نگهش دار
لعنت به الان، ممنون، نگران نباش
وقتی یه خودم اومدم، از قبل تو یه خیابون خالی بودم، اون موقع که چارده سالم بود
به آسمون نگاه میکنم، ابر نقره ای رو میبینم، عجله کن
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش تو صندوق عقب
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش صندوق عقب
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش تو صندوق عقب
اون و بریز رو زمین
برش دار حالا بیا عقلمونو از دست بدیم
آی، آی، آی، آی (اونو بریز زمین، شت)
آی، آی، آی، آی (اونو بریز رو زمین، شت)
من مدام زمین میخورم نمیتونم جلوی خونریزی رو بگیرم
من تو زمین گم شدم، اما به تو التماس نکردم
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
هر صبح، هر شب
همیشه احساس بی جونی می کنم
و صبح احساس عشق می کنم
با هیجان بغلش می کنم
هر صبح، هر شب
من همیشه احساس مریضی می کنم
وقتی یه طرز فاکی ای احساس تنهایی می کنم
من هنوزم بی جونم
من هیچ وقت عاشق نمیشم تا وقتی که خودمو کم میدونم
داره بی نور میشه آه
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
قبلا هیچ وقت احساس آزادی نداشتم
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
بهش رسیدم
عشق
چطوری عاشق میشی آه
چطوری عشق بدست میاری
برای عشق بگیرش اه
چطوری توش گم شدی
مثل ما سرشار از عشق باش
چطوری گم شدی
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
تو بودی (اوه)
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
نگهش دار نگهش دار نگهش دار نگهش دار
لعنت به الان، ممنون، نگران نباش
وقتی یه خودم اومدم، از قبل تو یه خیابون خالی بودم، اون موقع که چارده سالم بود
به آسمون نگاه میکنم، ابر نقره ای رو میبینم، عجله کن
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش تو صندوق عقب
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش صندوق عقب
اون آشغالو بریز رو زمین
برش دار بندازش تو صندوق عقب
اون و بریز رو زمین
برش دار حالا بیا عقلمونو از دست بدیم
آی، آی، آی، آی (اونو بریز زمین، شت)
آی، آی، آی، آی (اونو بریز رو زمین، شت)
من مدام زمین میخورم نمیتونم جلوی خونریزی رو بگیرم
من تو زمین گم شدم، اما به تو التماس نکردم
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
هر صبح، هر شب
همیشه احساس بی جونی می کنم
و صبح احساس عشق می کنم
با هیجان بغلش می کنم
هر صبح، هر شب
من همیشه احساس مریضی می کنم
وقتی یه طرز فاکی ای احساس تنهایی می کنم
من هنوزم بی جونم
من هیچ وقت عاشق نمیشم تا وقتی که خودمو کم میدونم
داره بی نور میشه آه
لعنت بهش من گم شدم
قبلاً هیچ وقت کلاب نرفته بودم
زدم تو دل کلاب
قبلاً هیچ وقت اینقدر احساس آزادی نمیکردم
تو یه روح لعنتی هستی
قبلاً هیچ وقت احساس خوبی نداشتم
به دل ابر زدم
قبلا هیچ وقت احساس آزادی نداشتم
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
وسوسه شدم
من وسوسه شدم (آه)
بهش رسیدم
۴.۷k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.