don't let me (اجازه نده بروم)
#p7
$خب میشنوم چی شد
:خب همون جوری که قرار بود اون دختر برای اینکه نقش شاهدخت رو بازی کنه انتخاب شد
$خب همون جوری که قرار بود مرگش رو صحنه سازی کنید
:بعدش که مرگش صحنه سازی کردیم چیکار کنیم
$کار خاصی نمیکنم فقط بهشون میفهمونیم که میدونستیم
شاهدخت داخل قصر تقلبیه
:چطوری؟
$یه نامه مستقیم بعدش میفرستیم برای خود شاهدخت
که بترسونیمش
:همینجوری میخوای گمنام باشی
$پس چی خودمو لو بدم
: لقبی چیزی ناسلامتی وزیر اعظم قبلی به دستور تو کشته شد
$تو فکرش هستم به موقع همه میفهمن باکی طرف هستن
:خب بعد اینا چی شاهدخت رو زنده میزاری؟
$چی....زنده بزارم مسخره میکنی دیگه امپراطور و خاندانش رو سرنگون میکنم جوری که هیچ وقت وجود نداشته باشن بلایی به سرشون میارم بد تر از بلایی که سر خانوادم آوردن
:من دیگه باید برم حواسم باشه خطایی سر نزنه از دست این شاهزاده دروغین لو بریم
با ضرب از سر جاش بلند شد و به سمت در داشت قدم بر میداشت که بهش گفتم
$مین-هو یادت نره توی اون آتیش سوزی بعد از خانواده هامون فقط ما برای همدیگه موندیم تو مثل برادر هستی برای من مراقب خودت باش
یه لبخند زد و سریع از پیش من رفت
.
.
(ا/ت)
داشتم توی حیاط راه میرفتم که یه تیر از کنارم رد شد و به دیوار پشتم چسبید با چشمای گشاد شده داشتم نگاه میکردم که یهو یکی از پشت منو کشید و دقیقا همون جایی که ایستاده بودم یه تیر دیگه برخورد کردم
برگشتم ببینم کی منو کشیده که محافظ مین گفت
_بانوی من از اینجا باید بریم خطرناکه
+چه اتفاقی افتاده
_بانوی من بریم بهتون توضیح میدم
داشت دستم میکشید که یه سمت داخل بریم
که دستم از دستش کشیدم و گفتم
+یه لحظه صبر کن
_بانوی من خطرناکه باید بر.....
+باشه میریم ولی اون تیر دومی یه چیزی بهش بسته بودن
_چی بانوی من برید داخل الان میارمش.....بانو چوی کجایید(داد)
بانو چوی:بله بله من داخل اشپزخونه بودم
_مراقب بانو باشید تازه نزدیک بود تیر بخورن
بانو چوی:چی.... چیشده
_بانو چوی سریع برید پیشش(داد)
#bts #fick #kpop #idol
#بنگتن #شوگا #یونگی #اگوست_دی
#کره #بی_تی_اس #ارمی #بی_تی_اس #بی_تی_اس_و_ارمی_برای_همیشه_با_همن #کره_جنوبی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک
$خب میشنوم چی شد
:خب همون جوری که قرار بود اون دختر برای اینکه نقش شاهدخت رو بازی کنه انتخاب شد
$خب همون جوری که قرار بود مرگش رو صحنه سازی کنید
:بعدش که مرگش صحنه سازی کردیم چیکار کنیم
$کار خاصی نمیکنم فقط بهشون میفهمونیم که میدونستیم
شاهدخت داخل قصر تقلبیه
:چطوری؟
$یه نامه مستقیم بعدش میفرستیم برای خود شاهدخت
که بترسونیمش
:همینجوری میخوای گمنام باشی
$پس چی خودمو لو بدم
: لقبی چیزی ناسلامتی وزیر اعظم قبلی به دستور تو کشته شد
$تو فکرش هستم به موقع همه میفهمن باکی طرف هستن
:خب بعد اینا چی شاهدخت رو زنده میزاری؟
$چی....زنده بزارم مسخره میکنی دیگه امپراطور و خاندانش رو سرنگون میکنم جوری که هیچ وقت وجود نداشته باشن بلایی به سرشون میارم بد تر از بلایی که سر خانوادم آوردن
:من دیگه باید برم حواسم باشه خطایی سر نزنه از دست این شاهزاده دروغین لو بریم
با ضرب از سر جاش بلند شد و به سمت در داشت قدم بر میداشت که بهش گفتم
$مین-هو یادت نره توی اون آتیش سوزی بعد از خانواده هامون فقط ما برای همدیگه موندیم تو مثل برادر هستی برای من مراقب خودت باش
یه لبخند زد و سریع از پیش من رفت
.
.
(ا/ت)
داشتم توی حیاط راه میرفتم که یه تیر از کنارم رد شد و به دیوار پشتم چسبید با چشمای گشاد شده داشتم نگاه میکردم که یهو یکی از پشت منو کشید و دقیقا همون جایی که ایستاده بودم یه تیر دیگه برخورد کردم
برگشتم ببینم کی منو کشیده که محافظ مین گفت
_بانوی من از اینجا باید بریم خطرناکه
+چه اتفاقی افتاده
_بانوی من بریم بهتون توضیح میدم
داشت دستم میکشید که یه سمت داخل بریم
که دستم از دستش کشیدم و گفتم
+یه لحظه صبر کن
_بانوی من خطرناکه باید بر.....
+باشه میریم ولی اون تیر دومی یه چیزی بهش بسته بودن
_چی بانوی من برید داخل الان میارمش.....بانو چوی کجایید(داد)
بانو چوی:بله بله من داخل اشپزخونه بودم
_مراقب بانو باشید تازه نزدیک بود تیر بخورن
بانو چوی:چی.... چیشده
_بانو چوی سریع برید پیشش(داد)
#bts #fick #kpop #idol
#بنگتن #شوگا #یونگی #اگوست_دی
#کره #بی_تی_اس #ارمی #بی_تی_اس #بی_تی_اس_و_ارمی_برای_همیشه_با_همن #کره_جنوبی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک
۱۳.۵k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.