رویای غیرممکن فصل1 پارت2 قسمت2
#رویای_غیرممکن #فصل1 #پارت2 #قسمت2
ادامه :
برای بار دوم هنگ کردم برادرم تحصیلاتش رو تو کره ادامه میده؟ مگه اصلا زبان کره ای بلده؟ و دقیقا همین سوال رو از بابام پرسیدم.
و بابام هم با خنده به من توضیح داد که قبل از اینکه من به دنیا بیام و تا وقتی که 2 سالم بوده سفر های طولانی مدت و پی در پی زیادی به کره داشتن و از این رو هم خواهرم و هم برادرم میتونن کره ای صحبت کنن و بابام بهم گفت که قراره برادرم رو به دانشگاه بین المللی بفرسته پس برادرم قراره تحصیلاتش رو با زبان انگلیسی ادامه بده.
بقیه شام با خوشحالی من و برنامه ریزی بابام برای رفتن منو برادرم به کره گذشت.
وقت خواب که شد خواهرم به اتاقم اومد و بهم تبریک گفت و ازم کلی تمجید کرد که چقدر سخت کوشم و به اینکار باید ادامه بدم و در آخر بهم گفت که امروز روز اول از آخرین سال مدرسه هستش و باید خوب بخوابم و بعد از گفتن این لبخندی زد و سریع از اتاق خارج شد
اوف هیچ یادم نبود که فردا روز اولین مدرسه ست😣
پایان پارت 2
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💖 💖 💖
ادامه :
برای بار دوم هنگ کردم برادرم تحصیلاتش رو تو کره ادامه میده؟ مگه اصلا زبان کره ای بلده؟ و دقیقا همین سوال رو از بابام پرسیدم.
و بابام هم با خنده به من توضیح داد که قبل از اینکه من به دنیا بیام و تا وقتی که 2 سالم بوده سفر های طولانی مدت و پی در پی زیادی به کره داشتن و از این رو هم خواهرم و هم برادرم میتونن کره ای صحبت کنن و بابام بهم گفت که قراره برادرم رو به دانشگاه بین المللی بفرسته پس برادرم قراره تحصیلاتش رو با زبان انگلیسی ادامه بده.
بقیه شام با خوشحالی من و برنامه ریزی بابام برای رفتن منو برادرم به کره گذشت.
وقت خواب که شد خواهرم به اتاقم اومد و بهم تبریک گفت و ازم کلی تمجید کرد که چقدر سخت کوشم و به اینکار باید ادامه بدم و در آخر بهم گفت که امروز روز اول از آخرین سال مدرسه هستش و باید خوب بخوابم و بعد از گفتن این لبخندی زد و سریع از اتاق خارج شد
اوف هیچ یادم نبود که فردا روز اولین مدرسه ست😣
پایان پارت 2
امیدوارم خوشتون اومده باشه 💖 💖 💖
۵.۲k
۰۴ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.