پارت یازدهم قلدر مدرسه من :
پارت یازدهم قلدر مدرسه من :
؟ ببین نمیتونی همش فرار کنی
یه جواب بهش بده آره یا نه
+ وقتی یکی رو نمیشناسم چجوری بهش جواب بدم ؟؟
؟ یکم آسون بگیر
من یه سری اطلاعات برات دارم
+ باشه
؟ از دخترای قوی خوشش میاد و از خجالت و تعارف خوشش نمیاد به آدما علاقه ای نداره ولی اگر کسی خوشش بیاد براش کم نمیذاره
غذای مورد علاقش پیتزاس و درمورد خوراکی های مختلف با نعنا یه نظر خیلی جالب داره که چرا باید یه چیزی که مزه خمیر دندون میده رو مردم بخورن
+ یه لحظه وایستا اینا رو از کجا آوردی ؟
؟ خب دیگه این منم ، گفتم که جاسوسم
+ دیگه کم کم داره باورم میشه
؟ هاهاهاهاها
+خب ادامه بده
؟ از دعوا خوشش میاد ولی وقتی با کسی که دوسش داره دعوا کنه خیلی ناراحت میشه و یه نکته خیلی مهم از دو سال پیش عاشقته
+ آها ......چی از دو سال پیش ؟
ولی ما که امسال با هم آشنا......
؟ ( داستان رو تعریف میکنه )
+ واو
؟ آره ......خب پس سریعا نظرت رو بگو
+ عاشقش نیستم ولی برام مثل بقیه پسرا هم نیست
؟ چرا اینقدر پیچیده ای تو آخه ؟؟
+ چیکار کنم خب ؟
؟ یکم آزادش بزار و ببین که قلبت چی میگه
+( توی ذهنش: قلبم میگه بمیر براش خیلی دوسش دارم )
نمیدونم باید با عقل پیش برم
؟ هرکاری دوست داری بکن
+ باشه با قلبم پیش میرم
؟اوکی
(یک هفته بعد )
- تا الان نباید نظرش رو میگفت ؟
! چرا باید میگفت نمیدونم شاید جواب منفی داده
- موافقم
+ سونبه سونبه وایسین
- بله
( جیمین برمیگرده و میبینه ات داره نفس نفس میزنه )
- چیزی شده
+ بله نظرم ......نظرم رو میخوام بگم ه ه ه ( نفس نفس میزنه)
-خب بگو
+من تصمیم گرفتم که.......
ناظم : هی بچه ها شما باید برین سر کلاس بدویین برین
- یه لحظه
ناظم : برین سر کلاس وگرنه نمرتون صفر میشه
+ چشم
بعداً بهتون میگم
-باشه یادت نره
(کلاس )
؟چیشد بهش گفتی ؟
+ نه بابا ناظم نذاشت
؟ این همیشه رو مخه
+ موافقم
؟ باید همین امروز بهش بگی ، بیشتر منتظرش نزار ، نباید بیشتر از این قلبش رو بکشنی
+ باشه زودتر میگم که درد کمتری براش داشته باشه
؟ موافقم
( بعد از کلاس ، توی راه خونه )
- کیم ات وایسا
+ بله سونبه
- حرفت رو بزن
+باشه
بریم یه جایی بشینیم توی پارک
- باشه
+ من خیلی درموردش فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که
ما اگر بخواهیم تو مدرسه با هم باشیم برای هردومون بد میشه
- خب میتونیم وقتی بیرون از مدرسه ایم با هم باشیم
+ چجوری ؟
- الان این یعنی آره یا نه
+ آقای سونبه
- پارک جیمین هستم
+ خب باشه آقای پارک جیمین من به جواب بله میدم و دوستون دارم
- آها.......یعنی یعنی قبول کردی ؟؟؟
+ بله ، ولی توی مدرسه نه
- باشه
( ات رو بغل میکنه و توی هوا میچرخونه )
+ سونبه آروم باش
- باشه ، بهم نگو سونبه
+ خب سونبه ای
- بهم بگو جیمین
+ باشه آقای جیمین
؟ ببین نمیتونی همش فرار کنی
یه جواب بهش بده آره یا نه
+ وقتی یکی رو نمیشناسم چجوری بهش جواب بدم ؟؟
؟ یکم آسون بگیر
من یه سری اطلاعات برات دارم
+ باشه
؟ از دخترای قوی خوشش میاد و از خجالت و تعارف خوشش نمیاد به آدما علاقه ای نداره ولی اگر کسی خوشش بیاد براش کم نمیذاره
غذای مورد علاقش پیتزاس و درمورد خوراکی های مختلف با نعنا یه نظر خیلی جالب داره که چرا باید یه چیزی که مزه خمیر دندون میده رو مردم بخورن
+ یه لحظه وایستا اینا رو از کجا آوردی ؟
؟ خب دیگه این منم ، گفتم که جاسوسم
+ دیگه کم کم داره باورم میشه
؟ هاهاهاهاها
+خب ادامه بده
؟ از دعوا خوشش میاد ولی وقتی با کسی که دوسش داره دعوا کنه خیلی ناراحت میشه و یه نکته خیلی مهم از دو سال پیش عاشقته
+ آها ......چی از دو سال پیش ؟
ولی ما که امسال با هم آشنا......
؟ ( داستان رو تعریف میکنه )
+ واو
؟ آره ......خب پس سریعا نظرت رو بگو
+ عاشقش نیستم ولی برام مثل بقیه پسرا هم نیست
؟ چرا اینقدر پیچیده ای تو آخه ؟؟
+ چیکار کنم خب ؟
؟ یکم آزادش بزار و ببین که قلبت چی میگه
+( توی ذهنش: قلبم میگه بمیر براش خیلی دوسش دارم )
نمیدونم باید با عقل پیش برم
؟ هرکاری دوست داری بکن
+ باشه با قلبم پیش میرم
؟اوکی
(یک هفته بعد )
- تا الان نباید نظرش رو میگفت ؟
! چرا باید میگفت نمیدونم شاید جواب منفی داده
- موافقم
+ سونبه سونبه وایسین
- بله
( جیمین برمیگرده و میبینه ات داره نفس نفس میزنه )
- چیزی شده
+ بله نظرم ......نظرم رو میخوام بگم ه ه ه ( نفس نفس میزنه)
-خب بگو
+من تصمیم گرفتم که.......
ناظم : هی بچه ها شما باید برین سر کلاس بدویین برین
- یه لحظه
ناظم : برین سر کلاس وگرنه نمرتون صفر میشه
+ چشم
بعداً بهتون میگم
-باشه یادت نره
(کلاس )
؟چیشد بهش گفتی ؟
+ نه بابا ناظم نذاشت
؟ این همیشه رو مخه
+ موافقم
؟ باید همین امروز بهش بگی ، بیشتر منتظرش نزار ، نباید بیشتر از این قلبش رو بکشنی
+ باشه زودتر میگم که درد کمتری براش داشته باشه
؟ موافقم
( بعد از کلاس ، توی راه خونه )
- کیم ات وایسا
+ بله سونبه
- حرفت رو بزن
+باشه
بریم یه جایی بشینیم توی پارک
- باشه
+ من خیلی درموردش فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که
ما اگر بخواهیم تو مدرسه با هم باشیم برای هردومون بد میشه
- خب میتونیم وقتی بیرون از مدرسه ایم با هم باشیم
+ چجوری ؟
- الان این یعنی آره یا نه
+ آقای سونبه
- پارک جیمین هستم
+ خب باشه آقای پارک جیمین من به جواب بله میدم و دوستون دارم
- آها.......یعنی یعنی قبول کردی ؟؟؟
+ بله ، ولی توی مدرسه نه
- باشه
( ات رو بغل میکنه و توی هوا میچرخونه )
+ سونبه آروم باش
- باشه ، بهم نگو سونبه
+ خب سونبه ای
- بهم بگو جیمین
+ باشه آقای جیمین
۷.۵k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.