پارت دوازدهم فیک قلدر مدرسه من:
پارت دوازدهم فیک قلدر مدرسه من:
- جیمین نه آقای جیمین
+ باشه ج......یمین
- چرا اینقدر برات سخته
+ خجالت میکشم مهم نیست خدافظ
- وایسا ات حداقل یه بغل بده برو
+ خجالت میکشم
- فکر میکردم خیلی راحتی ولی خجالتی هستی
بیا بغلم ( دست ات رو میگیره و میکشتش توی بغلش )
چقدر نرمی، .قدر کوچولویی ، چقدر بغل خس خوبی میده خوشحالم اولین بغلم با توعه
+ منم اولین بغلم با توعه
چقدر گرم و بزرگی
- دوست دارم خیلی زیاد
+ به همچنین
- بریم بیرون ؟
+ آره بریم سر دیت ولی من لباس مدرسه تنمه
- منم همینطور
+ بریم لباس عروس کنیم ساعت ۶ بریم دیت
- باشه
( ساعت چهار بعد از ظهره)
+کدوم لباس رو بپوشم ؟
؟ آبی رو
+ دوسش ندارم
؟ چرا نظر میپرسی ؟؟
+ دلم میخواد
؟ کدوم رو میپوشی ؟
+ آبی رو
؟ همونی که من گفتم ؟
+ آره
؟ مرسییی
( جیمین )
-چی بپوشم؟
! یه لباسی که زیاد مجلسی نباشه انکار که داماد باشی یه لباس بیرونی ساده
- اوکی
- این خوبه ؟
!آره عالیه
( ساعت شش بعد از ظهر موقع دیت)
-اقا اگر به خانمی اومدن تو و گفتن و با جیمین هستن بیارینشون برای این میز
۰چشم
( ذهن جیمین : داشتم آب میخوردم که یهو ات اومد داخل خیلی خوشگل شده بود مثل پرنسس بود )
+ سلام خوبی ؟
- اهوم اهوم ( آب پریده تو گلوش )
+ چیشد خوبی ؟
چرا خواست جمع نیست ؟
- خوب شدم خوب شدم
وقتی اومدی تو محو زیباییت شدم
+ واو متاسفم ولی این حرفا روی من تاثیر نداره
- برام مهم نیست واقعا همین اتفاق افتاد
( داشتن غذا میخوردن و حرف میزدن که یهو یه پسره میخوره به صندلی ات )
+ آخ
(ببخشید عذر میخوام
+ اشکال نداره
- حواست رو جمع کن
( چشم ببخشید
- خوبی ؟
+ آره یکم شونم درد گرفت
- وحشی جلوش رو نگاه نمیکنه
+ اگر چیزی شده بود خودم از خودم دفاع میکردم نیازی به حمایت تو نبود
- باشه
چرا اینقدر بد اخلاقی ؟
+ من بد اخلاق ؟؟
- آره
+ ببخشید رفتارم اینجوریه
- اشکال نداره
+ بیا قضیه قرارذاشان به همدیگه رو به کسی نگیم تا وقتی که جدی شه
- مگه جدی نیست ؟
+ چرا ولی بزار یکی دو ماهی بگذره بعد
- باشه
( شب )
+ وای چقدر این پسر خوبه کراس زدم روش اوففف
(جیمین )
- خیلی بد عاشقش شدم امیدوارم آدم مناسبی باشه
که مطمئنم هست
- جیمین نه آقای جیمین
+ باشه ج......یمین
- چرا اینقدر برات سخته
+ خجالت میکشم مهم نیست خدافظ
- وایسا ات حداقل یه بغل بده برو
+ خجالت میکشم
- فکر میکردم خیلی راحتی ولی خجالتی هستی
بیا بغلم ( دست ات رو میگیره و میکشتش توی بغلش )
چقدر نرمی، .قدر کوچولویی ، چقدر بغل خس خوبی میده خوشحالم اولین بغلم با توعه
+ منم اولین بغلم با توعه
چقدر گرم و بزرگی
- دوست دارم خیلی زیاد
+ به همچنین
- بریم بیرون ؟
+ آره بریم سر دیت ولی من لباس مدرسه تنمه
- منم همینطور
+ بریم لباس عروس کنیم ساعت ۶ بریم دیت
- باشه
( ساعت چهار بعد از ظهره)
+کدوم لباس رو بپوشم ؟
؟ آبی رو
+ دوسش ندارم
؟ چرا نظر میپرسی ؟؟
+ دلم میخواد
؟ کدوم رو میپوشی ؟
+ آبی رو
؟ همونی که من گفتم ؟
+ آره
؟ مرسییی
( جیمین )
-چی بپوشم؟
! یه لباسی که زیاد مجلسی نباشه انکار که داماد باشی یه لباس بیرونی ساده
- اوکی
- این خوبه ؟
!آره عالیه
( ساعت شش بعد از ظهر موقع دیت)
-اقا اگر به خانمی اومدن تو و گفتن و با جیمین هستن بیارینشون برای این میز
۰چشم
( ذهن جیمین : داشتم آب میخوردم که یهو ات اومد داخل خیلی خوشگل شده بود مثل پرنسس بود )
+ سلام خوبی ؟
- اهوم اهوم ( آب پریده تو گلوش )
+ چیشد خوبی ؟
چرا خواست جمع نیست ؟
- خوب شدم خوب شدم
وقتی اومدی تو محو زیباییت شدم
+ واو متاسفم ولی این حرفا روی من تاثیر نداره
- برام مهم نیست واقعا همین اتفاق افتاد
( داشتن غذا میخوردن و حرف میزدن که یهو یه پسره میخوره به صندلی ات )
+ آخ
(ببخشید عذر میخوام
+ اشکال نداره
- حواست رو جمع کن
( چشم ببخشید
- خوبی ؟
+ آره یکم شونم درد گرفت
- وحشی جلوش رو نگاه نمیکنه
+ اگر چیزی شده بود خودم از خودم دفاع میکردم نیازی به حمایت تو نبود
- باشه
چرا اینقدر بد اخلاقی ؟
+ من بد اخلاق ؟؟
- آره
+ ببخشید رفتارم اینجوریه
- اشکال نداره
+ بیا قضیه قرارذاشان به همدیگه رو به کسی نگیم تا وقتی که جدی شه
- مگه جدی نیست ؟
+ چرا ولی بزار یکی دو ماهی بگذره بعد
- باشه
( شب )
+ وای چقدر این پسر خوبه کراس زدم روش اوففف
(جیمین )
- خیلی بد عاشقش شدم امیدوارم آدم مناسبی باشه
که مطمئنم هست
۶.۴k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.