🔥 سناریو انهایپن 🔥
🔥 سناریو انهایپن 🔥
موضوع: وقتی می خوان ازت خواستگاری کنن😍💍
هی سونگ: خیلی رمانتیک به یک رستوران گرون دعوتت می کنه و بعد از شام خیلی شیک زانو میزنه و بهت درخواست ازدواج میده ☺❤💍
جی: بعد هفت بار تلاش ناموفق اخرش خواهر بزرگترش میاد و تورو برای جی خواستگاری می کنه🥲🤕💍
سونگهون: تو نمی دونستی که با خاواده اومده خواستگاری که از در میای داخل و سونگون و خانواده اش رو میبینی که رو به روی پدر و مادرت نشسته ان 🤔💍❤
جیک: با جیک توی کافه نشستی و داری بستی می خوری که یک حلقه وسط بستنی پیدا می کنی می خواستی به جیک بگی که دیدی عرق کرده و درستاش رو داره محکم بهم فشار میده که همه چی رو می فهمی🙂🍨💍
سونو: باهم رفته بودید شهربازی و باهم سوار چرخ و فلک شده بودید که وقتی چرخ و فلک به بالاترین نقطه اش رسید می بوستت و یک خلقه بهت میده🎡🔥💍
جونگهون: از اونجایی که تو یک گربه داشتی جونگهون حلقه رو میده به گربه ات و وقتی تو گربه رو با حلقه میبینی شکه به جونگهونی که داره با لبخند نگاهت میکنه خیره میشی🐈💍🥰
نیکی: درحال شام خوردن بودید که خیلی رک و راست بهت میگه ( زنم میشی؟ ) و تو از شدت تعجب غذا می پره گلوت🍔😳💍
موضوع: وقتی می خوان ازت خواستگاری کنن😍💍
هی سونگ: خیلی رمانتیک به یک رستوران گرون دعوتت می کنه و بعد از شام خیلی شیک زانو میزنه و بهت درخواست ازدواج میده ☺❤💍
جی: بعد هفت بار تلاش ناموفق اخرش خواهر بزرگترش میاد و تورو برای جی خواستگاری می کنه🥲🤕💍
سونگهون: تو نمی دونستی که با خاواده اومده خواستگاری که از در میای داخل و سونگون و خانواده اش رو میبینی که رو به روی پدر و مادرت نشسته ان 🤔💍❤
جیک: با جیک توی کافه نشستی و داری بستی می خوری که یک حلقه وسط بستنی پیدا می کنی می خواستی به جیک بگی که دیدی عرق کرده و درستاش رو داره محکم بهم فشار میده که همه چی رو می فهمی🙂🍨💍
سونو: باهم رفته بودید شهربازی و باهم سوار چرخ و فلک شده بودید که وقتی چرخ و فلک به بالاترین نقطه اش رسید می بوستت و یک خلقه بهت میده🎡🔥💍
جونگهون: از اونجایی که تو یک گربه داشتی جونگهون حلقه رو میده به گربه ات و وقتی تو گربه رو با حلقه میبینی شکه به جونگهونی که داره با لبخند نگاهت میکنه خیره میشی🐈💍🥰
نیکی: درحال شام خوردن بودید که خیلی رک و راست بهت میگه ( زنم میشی؟ ) و تو از شدت تعجب غذا می پره گلوت🍔😳💍
۷.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.