در خیابان قدم می زد چشمانش افتاد به تجملات برخی ها در

در خیابان قدم می زد، چشمانش افتاد به تجملاتِ برخی ها !در دلش گفت :
کاش من هم اینگونه بودم، ناگهان یادش آمد آیه ایی از قرآن را و زمزمه کرد :"کل من علیها فان ..."
همه چیز فنا پذیر است و دلش آرام شد♥️ وقتی تو را دارم دیگران و اموال دنیا ... را میخواهم چکار ؟🌱#الله❤️
دیدگاه ها (۲)

#اطلاعیه#قرار_جمعه_ها 💫محفل عاشقانه‌ی غروب جمعه‌هادر کنار ش...

🔺️ همان‌هایی که فرهنگ شهادت را خشونت‌طلبی می‌دانند، هالووین ...

گذشتے از روزهـاے خوش ِ #جـوانے_ات ! دعــا ڪن برایــم ...تا ا...

#گاندو

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط