وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن
وقتی تو مدرسه برات قلدری میکردن....
P¹¹
+همگی باید بهم کمک کنیم
-بچه ها فردا رو غیب میکنیم، از صبح میایید خونه ما میریم بانک و پول ها رو نقد میکنیم بعد ساعت ۵ میریم پیش اون عوضی
همه:باشه
خیالت راحتر شده بود ولی سر درد و استرس هنوز توی وجودت بود
+به پدر مادرم و پدر مادر یونجون چی بگیم؟
-میگیم امشب اومدن پیش من توام بیا خونه ما
ته هیون:اصلا از همین امشب مهمونه خودتیم
-من اوکیم.....خب....بریم...اونجا؟
یونا:وای خیلی وقته اونجا نرفتیما
جونا:دلم برای اونجا تنگ شده
+او....اونجا؟
-یه عمارت ۱۰ کیلومتری وسط یه باغ ۳۰ کیلومتری، اونجا رو عمارت secret house (خانه مخفی) نام گذاری کردیم، که ربطی به داستان آشنایی ما باهم داره.
P¹¹
+همگی باید بهم کمک کنیم
-بچه ها فردا رو غیب میکنیم، از صبح میایید خونه ما میریم بانک و پول ها رو نقد میکنیم بعد ساعت ۵ میریم پیش اون عوضی
همه:باشه
خیالت راحتر شده بود ولی سر درد و استرس هنوز توی وجودت بود
+به پدر مادرم و پدر مادر یونجون چی بگیم؟
-میگیم امشب اومدن پیش من توام بیا خونه ما
ته هیون:اصلا از همین امشب مهمونه خودتیم
-من اوکیم.....خب....بریم...اونجا؟
یونا:وای خیلی وقته اونجا نرفتیما
جونا:دلم برای اونجا تنگ شده
+او....اونجا؟
-یه عمارت ۱۰ کیلومتری وسط یه باغ ۳۰ کیلومتری، اونجا رو عمارت secret house (خانه مخفی) نام گذاری کردیم، که ربطی به داستان آشنایی ما باهم داره.
- ۳.۰k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط