ادامه پارت۱٠
~پدرت دقیقا مثل خودت کلشق بود البته از یه طرف حقم داشت زنشو کشته بودن میخواست انتقامشو بگیره ولی با وجود حق همچین ریسکی رو نداشت ولی خب چه میشه کرد اون دیوانه وار مادرتو دوست داشت خب اون جانگ لیون عوضی فکر همجاشو کرده بود پدرتو پدر تهیانگ باهم پیش اون لیون رفته بود وخب لیون مرموز تر از این حرفا بود...
من چون خودم مافیا بودم نمیتونستم ریسک جونت و بکنم پیش خودم نگهت دارم پس تو رو پیش عمت گذاشتم همیشع از دور هواسم بهت بود
ادامه دارد...
follwer: 60
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.