درد من این روزها از جنس دردی دیگر است

درد من این روزها از جنس دردی دیگر است

کوچه ات بی من مسیر کوچه گردی دیگر است

 

راه آن راه است و کفش آن کفش و پا آن پا ولی –

رهنورد این بار اما رهنوردی دیگر است

 

فرق ما در " آنچه بودیم" است با " آنچه شدیم"

تو همان زن هستی و این مرد ‘ مردی دیگر است!

 

نقشه ی گنجی که من میخواستم پیش تو نیست!

ظاهرا در سینه ی دریانوردی دیگر است

 

چشمهایت را که بستی با خودم گفتم : جهان –

باز هم در آستان جنگ سردی دیگر است

 

در درونم جنگجویی از نفس افتاده ، باز -

با وجود این به دنبال نبردی دیگر است

 

وقت خوشحالی ندارم! زندگی من فقط –

داغ روی داغ و دردی روی دردی دیگر است

 

# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۳)

کشوری را فتح اگر کردی اسیران را نکش  !ارتش از هم گرچه می پاش...

ظاهراً هرچند میخندم ، درونم شاد نیستباد اگر در غبغبم دیدی به...

رودی که می خشکد در او ســـــودای طغیان نیستدور از تــو حتــی...

گرچه با کپسول اکسیژن مجابت کرده اندمادرت می گفت دکترها جوابت...

دوپارتی اس\مات تهیونگپارت۲(اخر)ویو ا.ت... بردم تو اتاق دونفر...

در اعماق وجودم p13

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط