غرور گفت غیر ممکن است

غرور گفت: "غیر ممکن است ...
تجربه گفت: "خطرناک است
... عقل گفت: "بیهوده است..
. "دل" زمزمه کرد امتحانش کن..!


عشق رامیگویم..


امتحان کردم! غرورم به خاک افتاد ...!

تجربه ام فناشد
...عقلم به باد رفت...


ای دل از تو گلایه دارم..! وعده ی خیسی چشمانم را نداده بودی ...
دیدگاه ها (۳)

سلام ای ناله ی بارونسلام ای چشمای گریونسلام روزای تلخ منهنوز...

دلم برای کودکیم تنگ شده... برای روزهایی که باور ساده ای داشت...

ﺑﺎﻧﻮﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻧﻤﯿﺠﻨﮕﺪﻧﺠﻨﮓ.... ﭼﺮﺍ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ...

خنده ام میگیرد وقتی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط