♡love in hate♡
♡love in hate♡
p20(آخر)
علامت ها
ا/ت+ کوک_ یونا= مامان کوک#
لینا€ چان× تهیونگ÷ جیون¥
ویو ا.ت
بالاخره جشن تموم شد تهیونگ و یونا رفتن منم رفتم خونه خودم...جیونم گفتم به تهیونگ که فردا بیارش..رفتم گرفتم خوابیدم..
با صداهای رو مخ بیدار شدم..رفتم پایین ببینم چه خبره ..
¥تغلب کردییی
_نهه نکردممم
¥چرا کردییی
_خودت دیدی کهه
¥بددد
_یااا من خیلیم خوبم
¥میرم پیشه مامانم
_جیونن..وایسا
¥بله
_به من نگا کن...
_باتواما
_قهری الان؟
_این اخلاقت به مامانت رفته
_خیلی خب...تو بردی
¥میدونستم
_دیگه قهر نیسدی؟
_جیون
_بچه
¥من بچه نیستماا
_خیلی خب ببخشید...
_چیکار کنم اشتی کنی
¥با مامانم ازدواج کن
_چی؟؟
¥بابام شو
¥یاا چرا میخندییی
_ببخشید(جر خورده)
+کی اومدی؟
_میدونی ساعت چنده؟
+صبه
_۸شبه(پوکر)
+چییی...انقد خوابیدم؟؟؟
¥بگو بش
+_چیو؟
¥همونی که بت گفتمو بگوو
+من؟
_اها..خب همین الانشم هستم
¥دروغ نگوو ..بش بگو دیگه لطفا(کیوت)
_میگم که همین الانشم هستم
+چی میگین؟
¥بگووو
_جیون میخواد باباش شم
+باباش شی؟
*از خنده مرد بد بخت
¥یااا چرا میخندینن با دوتاتون قهرم
*رفت نشست گوشه دیوار
پاشدیم رفتیم پیشش..روشو اون وری کرد..
+جیونی..قهر نکن همین الانم باباته
¥ینی باهم ازدواج میکنین؟
_قبلا کردیم
¥ینی الان بابامی؟؟
_یجورایی
+هی...میزنم تو دهنتاا
¥دعوا نکنین میخوام برم پیشه تاتا
پایان...
اخیششش تمومممم الهی شکررر
p20(آخر)
علامت ها
ا/ت+ کوک_ یونا= مامان کوک#
لینا€ چان× تهیونگ÷ جیون¥
ویو ا.ت
بالاخره جشن تموم شد تهیونگ و یونا رفتن منم رفتم خونه خودم...جیونم گفتم به تهیونگ که فردا بیارش..رفتم گرفتم خوابیدم..
با صداهای رو مخ بیدار شدم..رفتم پایین ببینم چه خبره ..
¥تغلب کردییی
_نهه نکردممم
¥چرا کردییی
_خودت دیدی کهه
¥بددد
_یااا من خیلیم خوبم
¥میرم پیشه مامانم
_جیونن..وایسا
¥بله
_به من نگا کن...
_باتواما
_قهری الان؟
_این اخلاقت به مامانت رفته
_خیلی خب...تو بردی
¥میدونستم
_دیگه قهر نیسدی؟
_جیون
_بچه
¥من بچه نیستماا
_خیلی خب ببخشید...
_چیکار کنم اشتی کنی
¥با مامانم ازدواج کن
_چی؟؟
¥بابام شو
¥یاا چرا میخندییی
_ببخشید(جر خورده)
+کی اومدی؟
_میدونی ساعت چنده؟
+صبه
_۸شبه(پوکر)
+چییی...انقد خوابیدم؟؟؟
¥بگو بش
+_چیو؟
¥همونی که بت گفتمو بگوو
+من؟
_اها..خب همین الانشم هستم
¥دروغ نگوو ..بش بگو دیگه لطفا(کیوت)
_میگم که همین الانشم هستم
+چی میگین؟
¥بگووو
_جیون میخواد باباش شم
+باباش شی؟
*از خنده مرد بد بخت
¥یااا چرا میخندینن با دوتاتون قهرم
*رفت نشست گوشه دیوار
پاشدیم رفتیم پیشش..روشو اون وری کرد..
+جیونی..قهر نکن همین الانم باباته
¥ینی باهم ازدواج میکنین؟
_قبلا کردیم
¥ینی الان بابامی؟؟
_یجورایی
+هی...میزنم تو دهنتاا
¥دعوا نکنین میخوام برم پیشه تاتا
پایان...
اخیششش تمومممم الهی شکررر
۵.۶k
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.