پارت۲۱

♤آره پاشین بریم
£اوکی کوک صبح بهش میگم خودشون برن مدرسه
_اوکی


ویو ات
وا چرا ممکنه دیر بیان
تق تق تق
+کیه
£منم ات میتونم بیام تو
+بله بیاین عمو تهیونگ

£ات میخواستم بگم ما احتمالا دو سه روز نیایم خودتون برین مدرسه اجوما و جک حواسشون بهتون هست و پس فردا دخترا میرن به پرورشگاه

+باشه چشم عمو

£بای شب بخیر

+شب شماهم بخیر

رفت
دخترا از حیاط اومدن توی اتاق

+یواش در زدن بلد نیستین

×خیلی خب بابا نگاش کن

+پس فردا قراره برین 🥺😔

*هی ات ناراحت نباش ما تو مدرسه همدیگرو می‌بینیم تا زه می تونی بیای دیدنمون

×ولش ات بیا فردارو خوش بگذرونیم

+اوکی دوستون دارم

×*ماهم دوست داریم

+راستی فردا خودمون میریم مدرسه

×اوکی

+بیاین بخوابیم دیگه
رفتم رو تخت هه جیو و کانگ سو اومدن کنارمدراز کشیدن و خوابیدن

ویو کوک ..
رفتیم واسه عملیات خوشبختانه موفق شدیم و جکسون رو کشتیم و محموله هایی که دزدیده بود رو پیدا کردیم و به سمت مهمونی مافیا رفتیم
( اتفاق خاصی نیافتاد تو مهمونی)



صبح........


ویو ات

+بچه پاشین بریم مدرسه

دخترا رو بیدار کردم رفتیم آجوما صبحونه رو حاضر کرده بود خوردیم و راه افتادیم پیاده رفتیم یعنی خودم گفتم پیاده بریم
بعد دو ساعت و نیم رسیدیم مدرسه مدرسه تموم شد و باهم برگشتیم خوشبختانه پسرا به لطف جیمین دیگه چیزی نمی گفتن و
راه افتادیم به سمت عمارت تقریبا نیم ساعت مونده بود به عمارت برسیم که



جای حساسی قطع کردم پارت بعد عالیه 😁💜


پارت بعدی رو میزارم لایک و کامنت یادتون نره عشقام 🤍⛓️💌
دیدگاه ها (۲)

پارت 20

عزیزان زیاد کامنت و لایک نمیخوره حمایت کنید لطفا 🤍⛓️💜

جیمین فیک زندگی پارت ۸۱#

نام فیک: عشق مخفیPart: 54ویو جیمین*بعد از چند دقیقه نفسش جا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط