بیاید ک دیگه از این پارت ها پیدا نمیکنیدا
ࡏ᪴ࡄߺࡐ߳ ܢ̣ߺܨ ࡆࡏࡎࡆܢ̣ߺ ܩܟ̇! :)
#پارت_نهم
وای فکر اینکه امشب قراره چیکار کنه داشت دیوانم میکرد
دراز کشیده بودم ک در زده شد
ی خدمه اومد تو اتاق با کینه گفت:آقا گفتن واسه شب اینارو بپوشین
ی جعبه بود داد دستم و رفت
این دختره چش بود؟؟
همش بهم زل میزد وقتی هم ک منو جیمین بحثمون میشد تا یک هفته نیش خند میزد بهم !!
بیخیال شدمو در جعبه رو باز کردم
که با ی لباس خواب طور طوری پف پفی سفید مواجه شدم
روی س/ینه هاش با خز پف داده بودن و دامنش هم پف پفی بود
انقدر خوشگل بود ک دلم خواست تستش کنم رفتم حمام پوشیدمش واییییییییییی عررر حاجی مث پرنسسا شده بودم:))
همین ک خواستم لباسای خودمو بردارم برم حموم در یهو باز شد من جیغ زدم رفتم سمت کمد کندو باز کردم جا نبود خواستم برم تو حموم دیدم در حموم گیر کرده سریع رفتم زیر پتو جیمین داشت جر میخورد
دلشو گرفته بود داشت میخندید
با غضب گفتم:ها چته
فقط داشت میخندید
منم حرصی شده بودممم
شرط ها:
۱۰ تا کامنت
۱۵ تا لایک
#پارت_نهم
وای فکر اینکه امشب قراره چیکار کنه داشت دیوانم میکرد
دراز کشیده بودم ک در زده شد
ی خدمه اومد تو اتاق با کینه گفت:آقا گفتن واسه شب اینارو بپوشین
ی جعبه بود داد دستم و رفت
این دختره چش بود؟؟
همش بهم زل میزد وقتی هم ک منو جیمین بحثمون میشد تا یک هفته نیش خند میزد بهم !!
بیخیال شدمو در جعبه رو باز کردم
که با ی لباس خواب طور طوری پف پفی سفید مواجه شدم
روی س/ینه هاش با خز پف داده بودن و دامنش هم پف پفی بود
انقدر خوشگل بود ک دلم خواست تستش کنم رفتم حمام پوشیدمش واییییییییییی عررر حاجی مث پرنسسا شده بودم:))
همین ک خواستم لباسای خودمو بردارم برم حموم در یهو باز شد من جیغ زدم رفتم سمت کمد کندو باز کردم جا نبود خواستم برم تو حموم دیدم در حموم گیر کرده سریع رفتم زیر پتو جیمین داشت جر میخورد
دلشو گرفته بود داشت میخندید
با غضب گفتم:ها چته
فقط داشت میخندید
منم حرصی شده بودممم
شرط ها:
۱۰ تا کامنت
۱۵ تا لایک
۱.۵k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.