اسکویید گیمعلی پارت

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۵۱ )


هیونگ می : نه 😊
نامگیو : جاااااان 🗿
تانوس : اینم از خواهر معرکت ... 😑
هیونگ می : خفه شو 😠
تانوس : خودت خفه شو 😠
کلارا : بسههههه 😶 با دعوا هیچی حل نمیشه !
لاریسا : اگه کسی رو ببینیم میتونیم ازش کمک بگیریم ...
شین هاری : آره 😊
املی : ببخشید الان نمیتونم حرف بزنم 🤢
مین سو : لازم نیست حرفی بزنی ! برو استراحت کن 😊
تانوس : اوکی ! دعوا نمی‌کنیم 🙄 حالا بگو چطور میخوای بری خونه هان ؟
نامگیو : صبر داشته باش پسر ! یه راهی پیدا میکنیم 🙂
تانوس : چه راهی ؟
نامگیو : تو برو حالا بشین !
۴۵۶ : خب ... اگه بشه میتونیم اشاره بدیم !
هیونگ می : دارم یه جزیره میبینم 😃
املی : واقعا 😃
نامگیو : برو طرفشششششششش 😁

و رفتن جزیره ...

املی : اخیش 😮‍💨
کلارا : بهتر شدی ؟
شین هاری : روبه راهی
لاریسا : مطمئنی حالت خوبه 😕
املی : آره 😅 ممنون 🩷
تانوس : الان تو این جزیره چه کار کنیم ما ... 😑
املی : تانوس ... چرا همش بهونه گیر میاری با هیونگ می دعوا کنی 😑
هیونگ می : 😏
لاریسا : آره ! با دعوا هیچی حل نمیشه 😑
تانوس : با دعوا هیچی حل نمیشه ! 😪 اینو دوبار شنیدم 😶
شین هاری : پس بهش عمل کن ... 🤦🏻‍♀️
نامگیو : ( نخودم من 😐 )
هیونگ می : .........
املی : بسههههه ( داد )
همه به املی نگاه کردن !
املی : باید نقشه بکشیم ! بحث نکنید 😕
۴۵۶ : آره حق با املی ...

( چند روز بعد )


ادامه دارد 👍🏻