کاش در تندیس آدم دل نبوداین همه غم داخلش منزل نبودکاش جای هر غمی آغوش بودعاشقان را جرعه ای دمنوش بودکاش می شد قلبها را لمس کردلحظه های عاشقی را حبس کرد