گفت آتش

گفت آتش

گرم

روشن

سیر شدم

خدا را در سمای شعله هایش

پرستش کردم

بلندتر گفت آتش

جنگ آوارشد روی شانه های کودکانه ام

وفریاد کشید آتش

من با چشمهای بسته

اعدام شدم
دیدگاه ها (۱)

تمام روزهای هفته به کنارجمعه‌ آنقدر کش می‌آیدتا یادم بدهد، ی...

آشنا ترینغریبه ای که می شناسمتویی...#محمد_هادی_فرج_الهی

‏آدما از دست همه دلگیر نمیشن. از کَسایی دلگیر میشن که براشون...

۷ میلیارد تُن صدا مختلف وجود داره ولی فقط و فقط یکیشونه ک وق...

قلب سیاه نشان سرخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط