تو آن غزالی و من شیر مست پابسته که از تو میکنم اما

تو آن غزالی و من، شیرِ مستِ پابسته / که از تو می‌کَنم اما، نمی‌روم هرگز

گاهی عشق، درست در اوجِ قدرت ما را اسیر می‌کند…
شاید دل می‌کنیم، شاید حتی از غرور فاصله می‌گیریم —
اما نمی‌رویم.
چون بعضی بندها، بند نیستند… ریشه‌اند.

📖 از مجموعه‌ی: «تک‌بیت‌هایی که شبیه یک کتاب‌اند…»

✒️ بهزاد غدیری | شاعر کاشانی
.
.
#Poetry #PersianPoetry #LuxuryVerse #FarsiPoem #OneLinePoetry
#LoveAndPride #BehzadGhadiri #DeepPoetry #IranianPoet
#MysticLove #PoetryBookInOneLine #شعر #تک_بیت #بهزاد_غدیری #شاعر_کاشانی
دیدگاه ها (۰)

مرا به بند بکش، با نگاهت ای لیلی!که در اسارت چشم تو، پادشاه‌...

به دوش خسته‌ٔ خود، کوه را نگه می‌داشت پدر، دلی‌ست که حتی خد...

سکوت...

به وسعتِ ویرانیِ دلم بنا کردی...که عشق، خانه که نه، آسمان می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط