یاد آن شب که تو را دیدم و گفتدل من با دلت افسانهٔ عشقچشم من دید در آن چشم سیاهنگهی تشنه و دیوانهٔ عشقآه اگر باز بسویم آییدیگر از کف ندهم آسانت