ته چشم هاش انگار

ته چشم هاش انگار
مرگ دست تکان می داد
#عاشقانه
#بهروز_نخستین_شاکر
دیدگاه ها (۱)

کافی نبود اینکه من وتوستاره ایم

بیرون هنوز باد

حرفی به من بزنمن در پناه پنجره امبا آفتاب رابطه دارم#فروغ_فر...

این شهر بی تو انگار چیزی کم داردبه گمانم هوایی برای نفس کشید...

مرا جوری در آغوش بگیر که انگار فردا می میرم و فردا چطور؟ جور...

پارت : ۳۰

ای عشق ای تر نم نامت ترانه ها معشوق آشنای همه عاشقانه ها ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط