کپشنناب

•| #کپشن_ناب✍🏻🌻 |•

‌دو سه بار امدم پیام بدم نتونستم گفتم شاید نخواد
سرم رو رو بالش گذاشتم
آهنگی که فرستاده بود رو گوش دادم
دوباره برگشتم، گفتم نه من با اون چیکار دارم
من دلتنگش شدم باید بهش پیام بدم
اما باز وقتی آخرین پیامش یادم امد
آروم گوشی رو کنار گذاشتم سرم رو کردم زیر پتو صدای آهنگ رو بالا بردم
کلی گریه کردم با خودم...
با خودم گفتم ینی اونم اینطوری دلتنگم میشه
ینی الان حالش مثل منه، الان چیکار میکنه
نمیدونم چرا اون شب میخواستم بدونم حالش چطوره، انگار اونم حالش مثل من بود... آخه باید اینجوری حالم بد میشد یهو...
دیگه نتونستم نصف شبی بهش پیام دادم
یه روز گذشت نگا نکرد دو روز گذشت، سه روز ...
روز چهارم فهمیدم که دیگه اون پیامم رو هیچ وقت نگا نمیکنه...
همون لحظه‌ی که دلم یهو واسش رفته بود
اونم دلش رفته بود...
من باید چیکار میکردم تو بگو من باید چیکار میکردم ...
مگه من تو رو دست کی سپرده بودم، تو هیچ وقت نمردی... من هنوزم هرشب بهت پیام میدم...


#عاشقانه
دیدگاه ها (۱۰)

•| #کپشن_ناب⁦✍🏻⁩🌻|•متعهد بودن؛چیزی نیست که همزمانبا اسمی که ...

•| #کپشن_ناب⁦✍🏻⁩🌻 |•اون خوبه!یعنی عالیه..!قد بلنده...ورزشکار...

•| #کپشن_ناب⁦✍🏻⁩🌻 |•وقتی به جعبه مداد رنگی نگاه می اندازممیب...

•| #کپشن_ناب✍🏻🌻 |•تو دلت یه رویای قدیمیه که سال‌ها سعی کردی ...

بچه ها چند روز که ازش خبر ندارم نمیدونم حالش خوب یا نه 😭خیلی...

رمان بغلی من پارت ۳۲دیانا: دنیا رو سرم خراب شد دکتر منو با ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط